فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

فیلم روز

این روزها فیلم نمی بینم. چرا که:

این روزها کلی فیلم در خیابان می بینم.

این روزها موقع تجربه کردن آن چه که آن روزها در فیلم ها دیده ام است. و این که آن چه که روزها و هفته ها و ماه ها در پلان های فیلم ها  به دنبالش می گشتیم چگونه عملی شده و می شود. این جاست که تحلیل رویدادها جذابیت پیدا می کند. و می فهمی که آن چه که قبلن دیده ای یاد گرفته ای یا نه. نمره ات بیست است یا صفر. تجدیدی یا قبول. می توانی تک ماده استفاده کنی یا نه. سال دیگر هم توی همین کلاس تحلیلی هستی یا نه.

.......

همین پست را در کتاب هایی که می خوانیم ببینید.

چقدر دره من سبز بود

برای تیمن و تبرک وبلاق وزین فیلمامون به رنگ سبز. رنگ ایران. رنگ پیروزی شعور

و شرافت بر حماقت و رذالت چند کلمه ای در باره <چه قدر دره من سبز بود> در پی می اید.

 ***


چه قدر دره من سبز بود

کارگردان: جان فورد

هنر پیشگان: Walter Pidgeon--Maureen O'Hara

محصول :۱۹۴۱

 این اثر به یاد ماندنی استاد بزرگ سینما در سال ۱۹۴۲ برنده ۵  جایزه اسکار شد.که عبارتند از بهترین فیلم . بهترین کارگردانی. بهترین هنرپیشه مکمل.بهترین کارگردانی هنری و بهترین فیلمبرداری. برای ۵ رشته دیگر هم  نامزد بوده است که البته اگر ان ها را هم به این فیلم می دادند اعتبار اسکار بیشترمیشد!

(طرفداری را می بینید !) ولی از این ها گذشته هیچ چیز از زندگی نیست که به زیبا ترین شکل خود در این فیلم استاد تصویر نشده باشد.از تلاش دسته جمعی خانواده پر جمعیتی برای معاش تا لطیف ترین روابط مادر و همسری و مادر و فرزندی .از مهاجرت برای ساختن اینده ای بهتر تا تا زیباترین روابط عاشقانه. از حسرت جدائی دختر و پسری که یکدیگر را دوست میدارند و فقر مانع زندگی شان میشود تاغرور مردی که که خواستگاری از طبقه بالا برای دخترش می اید. از خرد شدن مردانی که با یک حکم اخراج روزی شان قطع می شود تا مرگ رقت انگیز در معدن ذغال سنگی که مزد روزانه شان از آنجا تامین می شود.

همه زندگی در قالب داستان این خانواده پرجمعیت با ایجازی استادانه در قاب تصاویر فیلم روایتی را آنچنان زیبا شکل می دهند که  یکی از بزرگان سینما در باره اش گفته است < من همه سینما را از این فیلم اموختم > اما روایت عشق که قلب همه روایت ها است بین دختر بزگ خانواده و کشیش فقیر دهکده رخ می دهد که خواستگارش ثروتمند ترین پسر و دلش پیش کشیش است.نگاه دختر در روز عروسی به کلیسا و بیرون امدن کشیش در نمائی تار و دور سرامد تصویر اندوه جدائی دو دلداده است که گرچه در هزاران فیلم تکرار شده است لیکن تصویر استاد از این جدائی از یاد نرفتنی است.

دوبله فارسی فیلم قابل دسترسی است . تلویزیون خودمان دو بار در سالهای دور ان را نمایش داده است.

هر کجا که  یافتید دیدنش را از دست ندهید.

***

سیروس محمدی