ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
کوینتین تارانتینو، کریستف والتس و ساندرا بولاک
Inglorious Bastards آخرین فیلم کوینتین تارانتینو است با ساختاری چون Kill Bill ولی ملموستر و در نتیجه خشن تر. داستان فیلم در زمان جنگ جهانی دوم و از سال 1941 تا 1944 را در بر میگیرد. در فرانسه اشغال شده توسط آلمان نازی. البته فیلم، تاریخ، آنچنان که اتفاق افتاد نیست، بلکه تاریخ است، آنچنان که تارانتینو دوست داشت اتفاق بیافتد. کاری که از هر فیلم سازی انتظار میرود. مگر این که خواسته باشد گونه ای مستند سازی کند وگرنه، چاپلین هم دیکتاتور بزرگ را بر مبنای آنچه که در جنگ جهانی و بر مردم دور از جبهه گذشت را به تصویر کشید ولی به سهم خود دخل و تصرفاتی را که دوست میداشت در تاریخ کرد. در هنگام پایان هر دو فیلم هم حس میکنی تصویری درست از فجایع آن دوران را دیدهای و این حس، خیلی هم دور از واقعیت نیست.
بروید فیلم را ببینید. فیلمهای کوینتین را ببینید. این کارگردان از جمله فیلمسازانی است که بسیاری از فیلم هایش به قول دوستداران سینما یک حادثه است. از جمله همین یکی.
نام فارسی روانی برای فیلم پیشنهاد نشده است. آن را به همین نام می خوانیم. "IB" کاندیدای دریافت هشت جایزه اسکار است. که در سه بخش زیر شایستگی گرفتن آن ها را دارد:
یک: بهترین فیلم نامه غیر اقتباسی. کوینتین تارانتینو Quentin Tarantino
دو: بهترین بازیگر نقش دوم مرد. کریستف والتس Christof Waltz
سه: بهترین کارگردانی. کوینتین تارانتینو
چهار: بهترین فیلم، کوینتین تارانتینو. البته بعد از مشورت با یکی از اعضای ژوری اسکار یعنی حسام، که کلیه فیلم های امسال برایش ارسال شده است.
از کریستف والتس اتریشی بگویم که پدیده کشف شدهای است در عالم سینما. بازی او در "IB" یکی از بهترین بازیهایی است که در تمام طول عمرم از یک هنرپیشه دیده ام. به یاد ماندنی تر از "خاویر باردم" در "جایی برای پیرمردها نیست". کریستف والتس آنقدر بازی زیبایی ارائه میدهد که شاید این گونه به نظر برسد که این بهترین بازی طول کار سینماییش باشد، تارانتینو بهترین فرم او را یافته و به نمایش گذاشته است. بعد از این فیلم، در گیر چند پروژه دیگر هالیوودی شده است. بازی های دیگر او نشان خواهد داد که این پیش بینی تا چه حد به واقعیت نزدیک است.
پس بالاخره دیدینش؟
به نظر من این فیلم در رشته های بهترین کارگردانی و تدوین هم حرف های زیادی برای گفتن داره که البته زیاد دیده نشده.
موسیقی متن فیلم عالیه. داونلودش کردم و هر وقت دیدم میارم براتون.
آره. تا حالا سه دفه و نصفی دیدمش. موسیقی متنش عین بیل را بکش از زیباترین موسیقی های قدیمی انتخاب شده. موسیقی تیتراژ رو یه وختی با خودم زمزمه می کردم.
دستت درد نکنه برای دانلودش.
کارگردانی را هم می خوام اون زیر بنویسم. میخواستم یکی دو فیلم دیگه که کاندید هستند رو هم ببینم ولی انگار نمیشه. اگه نشد اسکار بهترین کارگردانی را هم بهش میدم.
ما دیگه می تونیم بگیم که کل فیلم های کاندید اسکار رو دیدیم و این یکی از بهترین های ۲۰۰۹ هست که اگر با Hurt locker در یک سال اکران نمی شد شانس جایزه های بیشتری داشت.
تارانتینو در انتخاب بازیگران واقعا نابغه اس. این نقش ها رو به غیر از این بازیگران برای هیچ کس دیگه ای نمی تونم تصور کنم.
من دیگه با خودم عهد کردم که به هر فیلمی که دوست دارم اسکار بدم. درست مثل یکی از ژورییا. اصلن اون هرت لاکر که ندیدمشم بره جلو بوق بزنه. به نظر من سینما با کاندیداهای امسال یه جورایی داره خیلی به افکت و تروکاژ و اینا و اینا وابسته میشه.
آواتار بی نظیره توی استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری. بزودی شاهد هنرپیشگانی خواهیم بود که اصلن وجود خارچی ندارن. و اون وقته که کامپیوتر من ها حرف اول و آخر رو میزنن.
سینمایی که کامپیوتر توش کمتر باشه رو من بیشتر دوست دارم. متحججرم؟
اتفاقا هرت لاکر هم یه فیلم مستقل و کم خرج و بدون جلوه های ویژه است که خیلی هم خوب ساخته شده. یعنی هر جایزه ای هم بگیره حقشه.
پس من کجا شنیدم که مثل آواتاره؟ اگه اینطوریه و جلوه های ویژه و اینا نداره حرفمو پس میگیرم. جلو نره و بوقم نزنه.
درود و سپاس
خدای من این فیلم آخرشه : بازی ، موسیقی ، حرکت دوربین
همه چی همه چی
واااای که این افسر آلمانی حرص آدمو در میاورد
ممنون گرچه از پست تون خیلی گذشته اما من دوسش دارم
بازی شاهکار کریستف والتس باعث میشه که ازش متنفر بشی. و این یعنی آخر بازیگری.