فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

پوپک و مش ماشالله


پوپک (مهناز افشار) برادر زاده احترام السادات خانم (مریم امیرجلالی) که کاروان دار سفرهای زیارتی است، بعد از عمری از خارج وارد کشور می شود. سکته احترام السادات و بستری شدنش در بیمارستان موجب می شود که مش ماشالله (فرهاد آییش) مباشرش، نگهداری از او را  وظیفه و حق خود بداند. نتیجه برخورد او که یک فرد مذهبی و سنتی و پایبند به اصول دین است، با پوپک فیلمی سرگرم کننده به وجود آورده که می توان در یک بعدازظهر جمعه به دیدنش نشست.

فیلم در مورد ماشالله چندان موضع گیری مثبتی ندارد. تماشاچی هم به هم چنین. چرا که ماشالله که مدام جانماز آب می کشد و اصول دین به رخ دیگران می کشد، خودش هم نم کرده ای دارد. زهره خانم (بهاره رهنما). او در برخورد و قرار و مدار با زهره خیلی در بند باورهای دینی اش نیست. و صرف این که قصد ازدواج با او را دارد،  روابط  با زهره را برای خودش مجاز می کند. او برای تماس با زهره حتا به اینترنت پناه می آورد و دهها ایمیل برای او می فرستد و ....

فیلم ساخته فرزاد موتمن است. سناریو از ایمان صفایی و سروش صحت که نقش دوست پسر پوپک را هم دارد.

امین حیایی هم نقشی چون بسیاری از فیلم های دیگرش دارد. جوان تحصیل کرده ای که کارش زدن زیرنویس بر روی فیلم های خارجی و فروش قاچاقی آن هاست.

به نظر می رسد که این فیلم پرفروش ترین فیلم امسال بشود. که درصد بالایی از این فروش را به درستی مدیون فرهاد آییش است. آییش به تنهایی در هر فیلمی که بازی می کند، یکی از ستونهای آن محسوب می شود.  تماشاچیانی چون من را هیچ یک از عوامل دیگر فیلم، بی این که بخواهم قضاوتی درموردشان بکنم، جذب دیدنش نمی کرد. کسانی چون من را جمع کنید با  آن هایی که برای دیدن سایر عوامل فیلم راهی سالن های سینما می شوند. بهرحال بعد از مدتها شاهد فیلمی در ژانر کمدی در سینمای ایران هستیم که نمی توان نام آبکی بر آن گذاشت. این فیلم در قد و قواره خودش و در فضای کنونی سینمای ایران یک کمدی خوبست.

عکس از اینجا

دموکراسی توو روز روشن



عکس از سینما پرس

دموکراسی توو روز روشن

ستوده، یکی از سرداران دوران دفاع مقدس، در اثر انفجار بمبی که در اتوموبیلش کار گذاشته شده زخمی شده و به اغما می رود. در این حال به عالم برزخ می رود و بر سر رفتنش به بهشت مدعی شهادت شده و شروع به چانه زدن با مقامات آن جهان می کند. غافل از این که دروازه بهشت به سادگی به روی هر کسی باز نمی‌شود و سردار باید برای نقاط تاریک زندگیش توجیه منطقی داشته باشد.

*** ادامه مطلب ...

خداحافظ آرتور، خدا حافظ تونی


آرتور پن

1922-2010

کارگردان فیلم جاودانی بانی و کلاید هم حوصله اش سر رفت

***

بت های نسل من یک به یک رخت بر می بندند

انگار یواش یواش نوبت خودم هم دارد می رسد

بیخیال، خودم را نمی توانم بکشم که



تونی کورتیس

1915-2010


تونی می گفت:

موقعی نقش بازی می کنم که در ازای آن پول بگیرم.

توی کرتیس را در سومین جشنواره فیلم تهران ببینید.

دختری با خالکوبی اژدها

سال گذشته فیلم Let the Right One In رو از سینمای سوئد دیدم که فیلم خوبی بود. "دختری با خالکوبی اژدها" قسمت اول از سه گانه ای هست که با دو کاراکتر ثابت لیزبت سالاندر (هکر حرفه ای) و میکائیل بلومبرگ (خبرنگار روزنامۀ میلنیوم) ساخته شده و هر سه فیلم هم تمی جنایی/تریلر دارن.

داستان فیلم دربارۀ روزنامه نگاریه که به دعوت مرد ثروتمند به جزیره اش دعوت می شه تا دربارۀ دختری که چهل سال قبل به طرز مشکوکی ناپدید شده تحقیق کنه. میکائیل در مسیر تحقیقات با لیزبت آشنا می شه که یه هکر حرفه ای کامپیوتره و می تونه به هر چیزی که می خواد دست پیدا کنه. فهرست مظنونین، که شامل اعضای درجه اول خانوادۀ دختره، مرحله به مرحله کوتاه تر می شه و اونها در حین تحقیقات به قتل هایی پی می برن که در همون زمان اتفاق افتاده. دختران نوجوانی که به طرزی فجیع، برای مراسم مذهبی عجیبی قربانی شدن...

فیلم به خوبی پیش می ره و قدم به قدم اطلاعات مورد نیاز رو به بیننده منتقل می کنه. کاراکترهای اصلی فیلم از تماشاگر جلوتر نیستن و بیننده در کشفیات اونها شریکه و می تونه در هر مرحله حدس هایی بزنه.

اختصاصی بودن جزیره و بسته بودن تنها راه ارتباطی اون با خشکی باعث می شه فهرست مظنونین از تعداد خاصی تجاوز نکنه. کسانی که روز ناپدید شدن اون دختر برای یه مهمونی به جزیره دعوت شده بودن.

فیلمنامه طوری نوشته شده که هر یک بیست دقیقه یکبار اتفاق جدیدی رخ می ده و همین موضوع باعث می شه متوجه گذشت زمان دو ساعت و نیمۀ فیلم نشیم.

قسمت دوم این فیلم با عنوان The Girl Who Played with Fire و قسمت سومش هم The Girl Who Kicked the Hornet’s Nest نام داره.

طبق معمول آمریکایی ها قصد دارن نسخۀ هالیوودی این فیلم رو بازسازی کنن که مطمئناً بهتر از نسخۀ اصلی نخواهد شد، البته پاستوریزه تر از نسخۀ سوئدی خواهد بود.