فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

یک درجه لعنتی را روی IMDB ببینید. *

امکان تماشای نسخۀ کامل فیلم "یک درجۀ لعنتی" روی imdb

بعد از گذشت دو سال از ساخته شدن فیلم "یک درجۀ لعنتی" و نمایش در تعداد زیادی از مدارس و نهادهای حمایتی کودکان در نقاط مختلف دنیا، نسخۀ کامل فیلم روی سایت imdb قرار گرفت.

با ورود به صفحۀ مربوط به فیلم و کلیک روی Full Movie میشه فیلم رو بصورت آنلاین تماشا کرد.

اگر فیلم رو دیدین لطفاً روی imdb بهش امتیاز بدین.

صفحۀ فیلم روی IMDB

تیزر فیلم

(برای کم کردن حجم فیلم و تماشای راحت اون، فرمت mp4 رو انتخاب کردم که با اینترنت های معمولی تر هم قابل تماشا باشه)

این یادداشت از پلان های روزانه به این جا آمد.

محسن مهدی بهشت یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 16:03

نظرات 12 + ارسال نظر

حسام یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 17:34 http://hessamm.blogsky.com

مرسی که این پست رو اینجا هم گذاشتین. هدف دیده شدن بیشتر فیلم بود که خوشبختانه تا بحال به خوبی انجام شد.

ممنون می شم اگر دوستان و خوانندگان وبلاگ بعد از تماشای فیلم، روی imdb به فیلم امتیاز هم بدن.

اصلن هر کسی به این فیلم در IMDB نمره ندهد مطمئنم که لال از دنیا می رود.

آرمان چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 http://naghdefilm.vcp.ir

وبلاگت قشنگه
از ما هم دیدن کن
برای تبادل لینک هم حاضرم
مرسی

ای کاش یک کلمه هم در مورد یادداشت های ما می نوشتید.
چشم سر می زنیم.

محبوبه پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 22:22 http://future-seed.blogsky.com

راستش فقط چند دقیقه از اول فیلم رو دیدم. جذبم نکرد و ادامه ندادم. به فرستنده های خود دست نزنید، اشکال از گیرنده است!

نمیدونم توی این وبلاگ چیزی از این دو تا فیلم نوشته شده یا نه:
1. The Black Swan
2. The girl with the Dragon Tattoo

دیدمشون و بنظرم جالب اومدن. جالب در حدی که لایق یک پست باشند...

))):
فیلم سازی حسام که بماند، حتا بازیگری ترانه باعث نشد که شما فیلم را تا آخر ببینید. اصلن دلتان آمد؟
به احتمال بسیار پیام فیلم را نگرفته اید. وگرنه یکی از آثار خوب در زمینه زندگی در دنیای مجازی -البته از نوع ناسالمش- است. راستش شاید تنها فیلمی باشد که در این زمینه در سینمای ایران ساخته شده.
بهرحال:
مرا بگو که می خواستم لینک دزدان دریایی اقیانوس هند که نریشنش را خودم گفته بودم، بگذارم.
بهتر است آن را دیگر درز بگیرم.
لااقل در IMDB یک دو به این فیلم می دادید. یا صفر.

ما یعنی من که در حال حاضر با خانم فرناز تنها نویسندگان این وبلاگ هستیم خیلی دلسرد شده ایم از این که یک وقتی این جا پر بود از نویسنده و الان نیستند. این جا هم شده عین کتابهایی که می خوانیم که در حال حاضر فقط من و خانم فرانک آن جا هستیم. فیلم ها زیادند ولی راستش وقتی مثلن حسام در وبلاگش یعنی پلان های روزانه می نویسد من نمی دانم چرا دیگر دستم به نوشتن آن ها نمی رود. انگار خودم آن ها را نوشته ام.
بهتر است برای نوشتن در باره ی فیلم ها اصلن به حسام سر نزنم.

راستی شما دو فیلم نیمه شب در پاریس و روزی روزگاری آناتولی را دیده اید؟

محبوبه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:17 http://future-seed.blogsky.com

وایییییییییییی بر من!
آقای محسن، لطفا مرا شطرنجی کنید... خیلی شطرنجی کنید... خوب من که گفتم اشکال از گیرنده (ینی اینجانب) می باشد!

قول می دهم از این به بعد اول کامل فیلم را ببینم و بعد اظهار نظر کنم. از من به دل نگیرید ها! همش با خودم می گفتم من این بازیگر با چهره معصوم را یک جایی دیدم :دی نگو ترانه جان بوده! ترانه تو را به خدا من را نکش! اصلا می شود این نظر و نظر قبلی مرا به قعر نظرهای حذف شده بفرستید؟ ممنون میشم

الان می روم آن فیلم را تا ته میبینم و این بار امتیاز می دهم. باز هم ببخشید

اینجا همین الانشم هم گرمای خودش را دارد. اما امیدوارم مثل قبلن هایی که میگویید دوباره شلوغ شود. و شما بیشتر اینجا را دوست داشته باشید و دلسرد نشوید و فرناز بانو هم آه نکشد...

آن دو فیلم خوب را دیده ام. اما الان بهتر است تا حدود یک سالی من در مورد هیچ چیزی ابراز نظر نکنم تا مگر این عرق شرمم خشک بشود....

نه. پاک نمی کنم. حسام باید این نظرات را ببیند. باید بداند که گیر کارش در میان آدم ها به چه شکلی است. خیلی ها واقعن ممکن است اصلن آغاز فیلم آن ها را جلب نکند. و این خیلی مهم است. البته من خودم به شخصه چون از ابتدای فیلم برداری تا تقریبن پایانش حضور داشتم و هر روز ترانه را برای فیلم برداری می بردم و خودم هم تا حد امکان سعی کردم که بلکه در یکی دو نما ظاهر شوم ولی حسام مرا به بازی نگرفت، جیک و پیک داستان را می دانم. ولی فیلم فیلم سختی است و به سادگی نمی توان پی به راز و رمز آن برد. و این که چگونه است که ترانه -کیانا- گاه با یک دختر زیبا و گاه با یک پسر جذاب و گاه با یک آدم دیگر درگیر دنیای مجازی است و حسام با آمیختن این نماها با هم به زیباترین شکل ممکنه از پس کار برآمده. ولی واقعن شاید خیلی در نشاندن بینندگان پای فیلم موفق نبوده باشد. من نمی دانم.
یک سئوال ساده:
ترانه چرا شال قرمز دارد؟

رضا چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:15 http://hashoot.blogsky.com/

ما که همون موقع که لینکو گذاشتین... رفتیم دانلود کردیم... که کار فرهنگی کرده باشیم

البته من فکر میکنم با وجود فیسفوک بازار این چت روم ها کمرنگ تر شده و معمولا برای ادامه گفتگوهای خیلی شخصی تر میروند آنجا...

و احساس من این است که دخترها و پسرها خیلی گرگ تر از این شده اند که بازیچه چنین مسائلی باشند... هرچند مشکل هویت مجازی و نداشتن فهم درست از آن و کاربردش همچنان پابرجاست

این جا را من چیزی فراتر از چت روم می دانم.
فیض بوق دارد به تدریج از دل و دماغ من می افتد.

محبوبه چهارشنبه 12 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:17 http://future-seed.blogsky.com

ترانه؟ تو چشم من نیگا ! تو چرا شال قرمز داری؟ بگو ببینم بلدی؟

باید فیلمو ببینید خانم مجبوب.
اگه دیدید و نفهمیدید بفرمایید کلید معما را خدمت شما عرض کنیم.
ترانه هم نه.
من.

حسام یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 18:41 http://hessamm.blogsky.com

از خانم محبوبه ممنونم که نظرشون رو دربارۀ فیلم گفتن. اگر چند دقیقه از اول فیلم رو دیدین و جذبتون نکرده، قطعاً اشکال از فیلمنامه اس. چون در یک فیلم کوتاه 17 دقیقه ای، چند دقیقۀ اول (حتی اگر فرض کنیم 4 دقیقه)، زمان زیادی محسوب میشه... یعنی یک چهارم کل فیلم!

طبق یکی از معتبرترین تعاریف، در یک فیلم کوتاه باید زمان فیلم با زمان واقعی یکسان باشه. یعنی اینکه مثلاً ده دقیقه از یک ماجرا رو ظرف ده دقیقه نشون بدیم... چیزی که در فیلم "یک درجۀ لعنتی" به هیچ عنوان وجود نداره! در این فیلم 3 داستان مجزا با فاصلۀ زمانی چند ساعت یا حتی چند ماه از هم به طور موازی نمایش داده میشن که این موضوع علاوه بر پیچیده کردن فیلم، با ذائقۀ سینمایی خیلی از بینندگان در تضاده... "یک درجۀ لعنتی" فیلمیه که حتما باید سر فرصت و با آگاهی حدودی از ژانر و ساختار فیلم دیده بشه... و این یکی از ضعف های فیلمه.

باز هم ممنون از نظر شما.

من این کامنت شما را به عرض ایشان می رسانم.

محبوبه دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:22

درووود بر آقای احسان

ممنون از اطلاعاتی که در اختیار من گذاشتید. راستش من و شاید خیلی ها مثل من از فیلم سازی اطلاعات کافی که چه عرض کنم حتی آن اطلاعات اولیه را نداشته باشیم. و این توضیح شما خیلی کمک کننده بود. قطعا این فیلم با پیام هاش برای ما ارزش های خاص خودش رو داره. و ممنونیم از زحمات شما و همه ی کسانی که برای ساختنش زحمت کشیدن...

بازم ممنون از توضیحات شما :)

قاعدتاً یک فیلم نباید به گونه ای ساخته بشه که فقط کسانی که از فیلمسازی اطلاعات کافی دارند متوجه اش بشن و ازش لذت ببرن... البته اگر باز هم بخوام همین داستان رو به فیلم تبدیل کنم از همین ساختار استفاده خواهم کرد، اما اینبار در قالب یک فیلم بلند 90 دقیقه ای، چون فشرده کردن سه داستان در 17 دقیقه باعث شد از خیلی جزئیات صرفنظر کنم که قطعاً به فیلم لطمه زده.

محبوبه دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:28

آقای محسن
من این فیلم را بعد از آن نظر دومی که گذاشتم، تا نصفه دیدم. آخه سرعت اینترنت جوری بود که وسطای فیلم همش مکس میشد و عذاب علیمی کشیدم که تا همانجا هم دیدم... واسه همین نفهمیدم چرا شال ترانه قرمز است... و البته خواستم دانلودش کنم اما این گزینه رو توی اون صفحه ندیدم. ممنون میشم راهنمایی کنید.

اگر با مرورگر فایرفاکس صفحه رو باز کنین و در صورتیکه افزونۀ داونلود ویدئو رو قبلاً نصب کرده باشین، امکان داونلود فیلم رو (با حجم 120 مگابایت) خواهید داشت.

---- حسام

ساحل پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:07 http://lizard0077.blogfa.com/

بنده بالاخره امشب تونستم این یلم رو ببینم و البته جهت جلوگیری از لال مردگی( اشاره به پاسخ ِ کامنت ِ اول ) رفتم و رای دادم.

کلن ترانه‌ی فیلم، خوب بود( اون جایی که گریه می کرد، قلبم گرفت. در ضمن اون جایی که سرش رو تکیه داده بود به در ماشین هم خیلی واقعی غصه دار بود)

اون آقایی که توی کافی شاپ رو به روی ترانه نشسته بود، اون آقای کلاه دار، دیالوگ هاش رو خیلی مصنوعی می گفت. کلن خانم های فیلم طبیعی تر بازی می کردن تا آقایونش.

و خب، اواخر فیلم، متوجه معمای اول فیلم شدم.

موضوعش رو دوست داشتم.