پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

مروری بر چند فیلم اسکاری امسال – بخش دوم

در بخش اول مرور فیلم های مطرح اسکار امسال، چند خطی بر ۱۳ فیلم مهم نوشته بودم. در بخش دوم و پایانی هم خیلی کوتاه دربارۀ ۱۲ فیلم دیگه می نویسم (باید بگم که این متن قبل از مراسم اسکار نوشته شده):

Hugo (کاندید ۱۱ اسکار)
Hugo که به نوعی ادای دین مارتین اسکورسیزی به سینمای کلاسیک محسوب می شه "ترین"های زیادی رو یدک می کشه: بیشترین کاندیداتوری اسکار، اولین فیلم سه بعدی اسکورسیزی، اولین فیلم اسکورسیزی بعد از ۱۲ سال بدون حضور لئوناردو دیکاپریو و... . این فیلم جذاب و سرگرم کننده که داستان زندگی پسربچه ای رو تعریف می کنه که بطور غیرقانونی در متروی پاریس زندگی می کنه، از همه لحاظ "سینمای کامل" محسوب می شه. همه چیز سر جاشه. فیلمبرداری و نورپردازی خیره کننده اس، موسیقی عالیه و فیلمنامه با مهارت کامل داستان رو پیش می بره. برای کسانی که با تاریخ سینما آشنایی دارن، ممکنه داستان از یه جایی به بعد لو بره (همونطور که برای من اتفاق افتاد) اما این موضوع به هیچ وجه از جذابیت های فیلم کم نمی کنه و اسکورسیزی با علم به این موضوع داستانش رو پیش می بره. من دو ساعت تمام محو تصاویر بودم... جادوی سینما یعنی همین!

Artist (کاندید ۱۰ اسکار)
ایدۀ ساخت یه فیلم صامت سیاه و سفید به سبک آثار کلاسیک دهۀ ۲۰ و ۳۰ به خودی خود ایدۀ جالب و جسورانه ای محسوب می شه که ریسک زیادی رو می طلبه. اما به نظر می رسه کارگردان (که نویسندۀ فیلمنامه هم هست) از این ایده انقدر ذوق زده شده که دیگه زمانی رو برای پرداخت فیلمنامه صرف نکرده و سریعاً دست بکار ساخت فیلمش شده. داستان فیلم بسیار ساده و پیش پا افتاده اس: بازیگر مرد سینمای صامت که با ورود صدا به سینما از کار بیکار می شه و نهایتاً هم با کمک دوستش به دنیای بازیگری برمی گرده. همین. بدون هیچگونه خلاقیتی. در صورتیکه برای این فیلم می شد به روش های مختلف تماشاگر رو غافلگیر کرد و فیلم رو با جذابیت بیشتری پیش برد. تنها یک جا، اواخر فیلم، از یک BANG! بعنوان یک حرکت خلاقانه استفاده کرده که جالب هم هست. از دقایق 45 به بعد فیلم افت پیدا می کنه بطوریکه اگر اینهمه جایزه و کاندیداتوری نبود، شاید خیلی ها تماشای فیلم رو نیمه کاره رها می کردن. موسیقی هم با اینکه پیوسته در حال نواختنه در برخی صحنه ها انگار داره برای خودش می زنه و کاری با تصاویر نداره. در صورتیکه در فیلم War Horse (اسپیلبرگ) هم تقریباً در تمام طول فیلم موسیقی رو می شنویم، اما موسیقی جان ویلیامز در هماهنگی کامل با تصاویر نواخته می شه و هیچوقت "جلب توجه" نمی کنه.

The Descendants (کاندید ۵ اسکار)
در وحلۀ اول داستان به شدت تکراری به نظر می رسه، اما هنر کارگردان در اینه که تونسته یه داستان ساده رو به شکل قابل قبولی پیش ببره. فیلم ماجرای مردی رو روایت می کنه که متوجه می شه زنش (که در کما به سر می بره و امیدی برای زنده موندنش نیست) با مرد دیگه ای رابطه داشته. بازی ها خوبن، بخصوص بازی شایلین وودلی در نقش دختر جورج کلونی. خود جورج کلونی هم که برای این فیلم کاندید شده بازی خوبی ارائه می ده که البته به نظر من همون بازی خوب همیشگیشه و چیز اضافه تری نداره. در مجموع به نظرم این فیلم یه فیلم متوسط رو به بالا محسوب می شه که بخاطر بیش از حد مورد توجه آکادمی قرار گرفته.

Extremely Loud and Incredibly Close (کاندید ۲ اسکار)
درام معمایی با محوریت حادثۀ یازده سپتامبر که از دید یک پسربچه روایت می شه. بازی خوب تام هنکس، ساندرا بولاک و پسری که نقش فرزندشون رو بازی می کنه از نقاط قوت فیلمه. به نظرم فیلم می تونست پایان بهتری داشته باشه. در مجموع یکی از فیلم های خوش ساخت امسال محسوب می شه.

Albert Nobbs (کاندید ۳ اسکار)
فیلم جدید پسر گابریل گارسیا مارکز در ادامۀ همون فیلم های قبلیش قرار داره (Passengers و Mother and Child). آلبرت نابز، زنی که برای مدتی طولانی در پوشش یک مرد زندگی کرد و رازش تا پایان زندگی مخفی موند. فیلم فضاسازی خوبی داره، طراحی گریم و لباس عالیه... اما خود فیلمنامه در قسمت هایی افت پیدا می کنه و از جذابیت داستان کم می شه. بازی شرلی مک تیر هم در این فیلم واقعاً دیدنیه. به نظر من پایان فیلم برخلاف نظر خیلی ها اصلا ناامیدکننده نیست، فقط همینقدر بگم که بهترین راه انتقال پول های آلبرت به تنها دوستان زندگیش دقیقاً همین بود که اتفاق افتاد...!

Real Steel (کاندید بهترین جلوه های ویژه)
جنگ روبات ها. داستانی کاملاً قابل پیش بینی، بدون هیچ پیچش روایی و کلاً بدون هیچگونه ارزش هنری... اما از طرف دیگه طراحی و ترکیب صداهای عالی، جلوه های ویژه فوق العاده و دارای ارزش های بالای فنی. سرگرم کننده و تجاری. اگر به سری فیلم های
Transformers علاقه داشته باشین مطمئناً از این فیلم هم خوشتون میاد.

The Iron Lady (کاندید ۲ اسکار)
زندگینامۀ مارگارت تاچر، نخست وزیر انگلستان با بازی عالی مریل استریپ. شاید این فیلم برای کسانی که علاقه ای به فیلم های درام/سیاسی یا زندگینامۀ شخصی مثل تاچر نداشته باشن هیچ جذابیتی نداشته باشه. اضافه کردن تصویر خیالی همسر تاچر در طول فیلم تا حدی از یکنواختی اثر کم کرده. بازی مریل استریپ در نقش مارگارت تاچر واقعاً فوق العاده اس، مثل همیشه.

Rango (کاندید بهترین فیلم انیمیشن)
فکر نمی کنم داستان و لحن این انیمیشن (از گور وربینسکی، کارگردان سری "دزدان دریایی کارائیب") زیاد مورد پسند بچه ها قرار بگیره، اما از همه نظر انیمیشن کاملیه. دقتی که روی جزئیات این فیلم صورت گرفته رو در هیچکدوم از انیمیش های امسال ندیدم. شنیدم قسمت دومش رو هم دارن می سازن.

Kung Fu Panda 2 (کاندید بهترین فیلم انیمیشن)
معمولاً قسمت های دوم و سوم فیلم ها شانس گرفتن اسکارشون کمتر از قسمت های اوله، البته استثنائاتی هم وجود داشته. مثل "ارباب حلقه ها"ی 3 و
Toy Story 3. کونگ فو پاندای 2 فیلم خوبیه که بچه ها رو میخکوب می کنه، اما به نظر من مشکلات اساسی در فیلمنامه داره.

Puss in Boots (کاندید بهترین فیلم انیمیشن)انیمیشن جالبی از کمپانی و گروه سازندۀ Sherekها با داستانی که بیشتر برای کودکان طراحی شده با بزرگسالان. بعضی جزئیات این انیمیشن واقعاً خلاقانه طراحی شده. خنده دار و جذابه، صدای آنتونیو باندراس و سلما هایک به خوبی روی گربه ها نشسته و شخصیتشون رو باورپذیر کرده. قسمت دوم این انیمیشن هم قراره ساخته بشه.

Anonymous (کاندید بهترین طراحی لباس)
این فیلم بر اساس شایعه ای رایج در انگلستان ساخته شده. اینکه ویلیام شیکسپیر نویسندۀ داستان ها و نمایشنامه هاش نبود و شخصی از پشت پرده نوشته ها رو بهش می رسوند و اون فقط یک مجری بود. با اینکه به نظر من پایه و اساس چنین داستان زیاد قابل اعتماد نیست، تصویری که از شخصیت شیکسپیر و حتی ملکه الیزابت ارائه شده هم خیلی غیرمحترمانه اس! جدای از منطق روایی داستان، طراحی تولید این فیلم فوق العاده اس. طراحی صحنه، فیلمبرداری و طراحی لباس عالیه. نماهای هوایی از شهر لندن قرن شانزدهم واقعاً خیره کننده اس.

Tinker Tailor Soldier Spy (کاندید ۳ اسکار)
تریلر سیاسی سنگین دربارۀ جنگ سرد بین انگلستان و شوروی که اگر به دقت دنبال نشه و روابط و اسامی از دست بره، رشتۀ فیلم هم از دست خارج می شه. گری اولدمن بعد از سالها بازیگری برای اولین بار بخاطر این فیلم کاندید اسکار شده. موسیقی فیلم خوبه، طراحی تولید و طراحی صحنه هم خیلی خوبه، اما فیلمی نیست که هر کسی رو جذب کنه، اما ارزش های هنری زیادی داره.