فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

بیست


آقای سلیمانی، مردی تنها و در آستانه پیری که مالک یک تالار پذیرایی عزا  و عروسی است، تصمیم به فروش تالار می گیرد. تلاش کارگران تالار برای بقای آن و به تبع آن، بقای خودشان، با ورود جوانی نوازنده  که در جستجوی کار است، آقای سلیمانی را بر سر دوراهی قرار می‌دهد. دو راهیی که انتخاب راه درست در آن، چندان آسان به نظر نمی رسد.

***

بیست را دیدم. نه در سینما. انگیزه دیدن هم حرکت ارزشمند آقای پرویز پرستویی هنرمند مردمی کشورمان بود در چهارمین جشنواره فیلم گرجستان. او که برای بازی در این فیلم جایزه بهترین هنرپیشه مرد جشنواره را از آن خود کرده بود، ضمن سخنانی جایزه را تقدیم ملت ایران کرد. وی، حین دریافت جایزه گفت:

"با وجود اوضاع و شرایط فعلی، همه ما آب و خاک کشورمان را دوست داریم و این موفقیت ها را مدیون نگاه و تلاش مردم هستیم، به همین دلیل با صمیم قلب این جایزه را به مردم کشورم ایران تقدیم می کنم."

بیست، فیلمی است با سناریویی نامتعارف. سناریویی که تصویرگر زندگی روزمره بخشی از جامعه است که معمولن در فیلم ها در حاشیه قرار دارند. زندگی کارگران یک تالار پذیرایی با تمامی زیر و بم ها و عشق‌ها و ناکامی هایشان. بیان دردی نهفته در بطن جامعه امروز کشورمان. البته بیان نوع ایرانی آن. وگرنه داستان فیلم می تواند در هر جای دیگری از جهان هم اتفاق بیافتد. آقای سلیمانی می تواند در کشوری مانند فرانسه مثلن بشود مسیو لغوش و انگیزه اش برای فروش تالار هم این باشد که برود و با پولش بقیه عمر را جهانگردی کند. ولی در این سناریو و در این جا سلیمانی کسی است که دچار افسردگی است. افسردگی برای این که در تالارش بیشتر عزاست تا عروسی. و این همان چیزی است که فیلم را ایرانی می کند و سلیمانی را ناتوان و بی رغبت در اداره تالار.

فیلم ساز، یکی از راه های برون رفت از فضای تاریک، غم زده، سیاه  و افسرده تالار را حضور هنر موسیقی در این فضا می داند که  با کشاندن جوان نوازنده به فیلم، به گونه ای  این باور را ارج  می نهد. هنری که می تواند روح افسرده فضای حاکم بر تالار را جلای دیگری دهد.

این فیلم ساخته عبدالرضا کاهانی است. با فیلم‌نامه ای از خودش و حسین مهکام. من قبلن فیلمی از ایشان ندیده ام. ولی بیست وادارم می کند که ساخته بعدی او را ببینم.

پرویز پرستویی هم‌چنان بی تا و یگانه است. یک سوپر استار بی هیچ کم و کاست.

انتخاب بازیگران دیگر که نقش کارگران تالار را دارند بسیار درست  و بجاست مهتاب کرامتی و علیرضا خمسه نیز جایزه بهترین هنرپیشه زن و  مرد مکمل را در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای همین فیلم دریافت کردند.

تمامی فیلم در فضای رئالیستی فیلم برداری شده است. این شیوه با این که بسیار کار را دشوار می کند ولی در القای حس سازندگان آن بسیار موفق است.

یکی از سکانس‌هایی که  فیلم  را دچار افت می‌کند، مربوط به جشنی است که در این فیلم آمده است. سکانسی که با این که بسیار رئال است ولی جذاب نیست. حداقل من دوستش ندارم. در باره این گونه  سکانس‌ها بعدن می‌نویسم.

فیلم در باره گذشته آقای سلیمانی  سکوت می‌کند. شاید نیاز چندانی به آن نباشد. اگر فقط و فقط  مشکل کارگردان با حالت روحی کاراکتر اصلی فیلمش، میزان برنامه های عزاداری در تالار باشد. و همین طور به نظر می رسد که کارگران از زندگی خصوصی همکارانشان در بیرون از تالار اطلاع درستی ندارند. این چیز با واقعیت جور نیست، چرا که معمولن این گونه آدم‌ها، از تمامی زیر و بم زندگی همکارانشان با خبرند.

دیدن بیست را از دست ندهید. یادتان هم نرود که نسخه اصلی فیلم را  بخرید و ببینید. برای این کار نیمی از بهای بلیط سینما شهرفرنگ را باید بپردازید.

نظرات 6 + ارسال نظر
حسام سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 13:09 http://hessamm.blogsky.com/

من هنوز این فیلمو ندیدم. البته تعاریف زیادی از بازی هاش شنیده بودم اما وقتی رفتم بخرم فهمیدم دارا هم خریده و گفتیم خب از هر خانواده یک نفر بخرد کافی است دیگر! حالا ما از ایشان استقراض می کنیم و می بینیم و بعد کامنت می گذاریم.

حالا به خاطر پرویز پرستویی یکی بخر. عین رندان مست.

علیرضا پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 20:17 http://4biddenart.blogspot.com/

چقدر خوشحالم که پوران درخشنده خودش این فیلم رو نساخت!
سلام، فیلم خوبی بود دوستش داشتم، بازی پرویز پرستوی فوق العادست.

نام خانم درخشنده را تا به حال به عنوان تهیه کننده ندیده بودم. که این جا دیدم.

ر و ز ب ه یکشنبه 24 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 http://hazrat-eshgh.com

شاید جالبترین نکته این فیلم برای من بازی خانم کرامتی بود.
خیلی زمان گذشت تا یک بازی خوب از ایشون ببینم.
این چند مدت همش تو فیلم های مدل "شریفی نیا" می دیدمش. تو این فیلم خیلی خوب بازی کرد هیچ چیزی کم نذاشت (مانند گفته شما)

با این حال که فیلم کمی کوتاه بود لذت کافی رو بردیم.

خانم مهتاب کرامتی هنرپیشه خوبی هستند.

حسام چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 http://hessamm.blogsky.com

این فیلم رو شمال دیدیم و خیلی خوشم اومد. به نظرم یکی از بهترین فیلم های ایرانیه که به ندرت ساخته می شه. همه چیز سر جای خودشه و بازی ها عالی. خصوصا علیرضا خمسه و حبیب رضایی.

در ضمن اینکه فیلم تلخیه اما طنزهای جالبی هم توش بکار رفته.

حیف که فیلم بعدی این کارگردان رو هنوز نیومده توقیف کردن.

آره بیست محشره.
غصه نخور. دارن برای ژست گرفتن مجوز فیلمهای موش خورده انباری مثل پنجمین سوار سرنوشت ایرج قادری سی سال پیشم میدن. مگه این که کارگردان سبز باشه. دیگه شرمنده مجوز هستند.

حسام چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:52 http://hessamm.blogsky.com

ظاهرا فیلم جدیدش مجوز گرفت، همین امروز!

همه خواهند گرفت. الان هرکی بیاد فیلم بده مجوز می گیره.
کاشکی فیلم توقیفی داشتیم.

هادی پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:54 http://playtime.blogsky.com

سلام
من همونم که عنوان وبلاگ هامون یکیه.
فیلم بیست فیلم خوبیه و باهاتون موافقم.
اما چرا یه بار حداقل متنی رو که نوشتین با دقت نمیخونین تا اشکالات املاییش رو برطف کنین..
پرستویی رو نوشتین پستویی
تا حالا هم جایی ندیدم کسی بنویسه مثلن،قبلن..به جای مثلا"

ممنون برای توضیح پرستویی. درستش کردم.
این نوشتن مثلن و قبلن و .... خیلی وقته و حدود چهل سالی هست که عده ای این کارو میکنن. درست اینه که از این لغات عربی استفاده نشه. ولی دایره لغات من محدوده و برای عربی زدایی از زبان پارسی به سهم خودم، این شیوه رو پیش گرفتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد