ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
سومین جشنواره جهانی فیلم تهران از 4 الی 15 آذرماه سال 1353 به یکی از بزرگترین کارگردانان همه اعصار هالیوود ادای احترام کرد. 11 فیلم از ویلیام وایلر در بخش بزرگداشت این سینماگر عرضه شد.
وایلر از آن دسته کارگردانانی است که شاید بتوان وی را با مارتین اسکورسیزی در شکل کاری مقایسه کرد. در هر ژانری فیلم ساخت. از فیلمهای پرخرج با پرده عریض تا فیلمهای ساده و کم هزینه.
در جشنواره شاهد نمایش فیلمهایی بودیم که امکان دیدن آنها کمتر پیش میآمد. در آن زمانها که نه اثری از فیلم ویدئویی بود نه سی دی.
فیلمهایی که موفق به دیدن آن ها شدم :
بلندیهای بادخیز یا عشق هرگز نمیمیرد، 1939. بهترین سالهای زندگی ما،1946. تعطیلات رمی، 1949. کلکسیونر، 1965.
دیگر فیلمهای مشهور وی:
بن هور. چگونه میتوان یک میلیون دلار دزدید. دختر مسخره.. سابرینا. بهترین سال های زندگی ما.
وی در طول عمر کاری در مقام کارگردانی حدود ۷۰ فیلم ساخت. ۳۴ بار کاندیدای دریافت اسکار شد و در نهایت برای سه فیلم بن هور، بهترین سالهای زندگی ما و خانم می نیور سه اسکار را به خانه برد.
ویلیام وایلر که خود نیز در همان روزها با حضورش در تهران اعتبار جشنواره را که بیش از سه سال از عمر آن نمی گذشت دو چندان کرده بود در مصاحبهای مطبوعاتی شرکت کرد. در این مصاحبه به نکات تکنیکی و حاشیههای فیلمهایش پرداخت. از جمله اینکه کمپانی پارامونت به دلیل بالابردن قیمت نفت خام توسط ایران این کشور را تحریم کرده و در نتیجه تهران اجازه نمایش فیلم "وارث" از این فیلمساز نامآور را ندارد. سئوالی تکنیکی هم در مورد عمق صحنه در فیلمها پاسخ گفت که متن سئوال و جواب را در زیر میبینید. این متن عینن از بولتن روزانه سومین جشنواره جهاتی فیلم تهران شماره 10 نقل شده است با شیوه نوشتن خودم.
- شما یکی از اولین کسانی بودهاید که از تکنیک فوکوس عمیق استفاده کردهاید تا عمق صحنه ها به وضوح دیده شود. در این مورد چه میگویید؟
وایلر: من از این بابت مدیون "گرک تولند" فیلمبردارم هستم. او پیشنهاد کرد که چنین کاری بکنیم. و می گفت که خیلی کمک میکند به اینکه کات زیادی نداشته باشیم. و در عین حال حرکتها و عکس العملها در یک صحنه نشان داده میشود. ما قبل از آن مجبور بودیم برای آنکه چهرهی آدمهها را "نت" نشان بدهیم، چند بار قطع بکنیم ولی با این کار "تولند" لزومی به قطع زیاد وجود نداشت. این کار تازهای بود که بعدن "اورسون ولز" نیز به کمک "تولند" آنرا انجام داد و بهره برداری بیشتری کرد. این تکنیک امروز خیلی ساده است. باید نور زیاد باشد، فیلم حساس باشد،عدسی "وایدانگل" باشد، دیافراگم هم بسته باشد و به محض اینکه چنین شرایطی ایجاد شود، عمق صحنهی زیادی خاهیم داشت، چیزی که آن روزها خیلی تازه بود.
***
من: و برای من هنوز هم تازه است.
***
پ ن: مداقه کردم و فهمیدم که در مورد سابرینا اشتتباه کرده ام. فیلم اثر بیلی وایلدر است.
من که باورم نمی شه وایلر اومده بوده تهرون. جشنواره تهران چه جشنواره معتبری بوده. ظاهرا اصلا با جشنواره فجر - که فقط چند تا فیلم از کارگردانای در پیت نشون می دن و تازه همون کارگردانها هم حضور ندارن - قابل قیاس نیست.
من از فیلم های وایلر از همه بیشتر تعطیلات رمی و دختر مسخره رو دوست دارم. البته سابرینا هم خیلی خوش ساخته.
جشنواره جهانی فیلم تهران از همان شروع بکار انچنان با کلاس بالایی شروع به کار کرد که فیلمسازان صاحب نام سعی میکردند که کارهایشان با این جشنواره تلاقی پیدا نکنه و بتونن اگر لازم باشه یا حضور پیدا کنند و یا فیلم بفرستند. جشنواره فیلم فجر یک جشنواره بیشتر داخلی است تا خارچی. چیزیه در حد ابتدایی جشنواره سپاس که اون وقتها داشت چیزی میشد شبیه اسکار.
من فکر میکنم در مورد سابرینا هم اشتباه کرده ام و فیلم مال بیلی وایلدره. چون عکس ادری هپبورن و بیلی وایلدر و ویلیام وایلر را با هم در جایی دیدم اینطور استنباط کردم که فیلم مال وایلره. باید مداقه کنیم ببینم که اینطوره یا نه.
جالبه که همیشه کارا بر عکسه. وقتی جشنواره تهران اینقدر با کلاس بوده خودمون هیچ فیلم مطرحی نداشتیم ولی حالا که جشنواره در پیت شده فیلم های ایرانی جوایز معتبر می برند.
اتفاقن اون وقت هم کارگردانان ما جوایز مطرحی میبردند. به طور مثال هیچ جشنواره برلینی نبود که سهراب شهیدثالث که متاسفانه خیلی هم زود مرحوم شد جایزه نبره. عباس کیارستمی هم جوان بود و سیاه مشق میکرد. یکی دوتا از فیلمهای داریوش مهرجویی هم در جشنواره هایی مثل نیویورک و شیکاگو درخشیدند. از جمله گاو و دایره مینا و پستچی. امیرنادری هم مال همون وقتهاست ک دیگه گویا کار نمیکنه چون اسمی ازش نیست. همون زمانها جایزه اول یکی از همین جشنواره ها گوزنهای مسعود کیمیایی بود. یکی هم اگر اشتباه نکرده باشم غریبه و مه بهرام بیضایی. کارگردانان امروزی تا اون جایی که فکر من کار میکنه غیراز اینها فقط بهمن قبادی و حعفرپناهی اضافه شده اند.
اصلن چطوره یک پستی در همین زمینه آپ کنیم؟
خیلی اتفاقی تازه فهمیدم تعطیلان رمی کار وایلر بوده و وقتی پشت صحنه هاشو دیدم چقدر از شخصیت شاد و مردمی این آدم لذت بردم .
انمیدونستم «اودری هیپورن» رو این آدم به سینما معرفی کرده. چقدر حیف که از تاریخ سینما این همه غافلم !
معرفی ادری هپبورن به عالم سینما یک چیزه و قراردادنش در مقابل گریگوری پک که در اوج شهرت بود یک چیز دیگه. اونم در نقشی که پررنگ تر از گریگوری پک باشه. داستانشو توی فیلمامون مینویسم.
درود.. فیلم بهترین سالعای عمر ما از ویلیام وایلر رو دوست داشتم امشب دیدم
مرسی از این اطلاعاتت
ایکاش خودم هم می دیدمش.
ممنون.