فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

شبح آزادی (Fontom of liberty)

Filmamoon

لوییس بونوئل استاد مسلم سینما، سازنده فیلم معروف "سگ آندلوسی" که  در اکران عمومی فیلم "تریستانا" را از او سینما شهرقصه آن زمان‌ها دیدم سازنده شبح آزادی است. کمدی تکان دهنده‌ای که فقط از استاد بونوئل ساخته است. قصد نقد فیلم را از نقطه نظر تکنیکی ندارم که هیچ کم ندارد. یکی از با ارزش‌ترین ساخته‌های تاریخ سینما است.

فیلم با تصویری از تابلوی معروف تیرباران اثر معروف  گویا شروع می‌شود و صدای چند گلوله. سپس مراسم اعدام چند اسپانیایی توسط سربازان انقلاب کبیر فرانسه را داریم که با فریاد "مرگ بر آزادی" و "مرگ بر فرانسه" پایان می‌پذیرد. در این سکانس یکی از کسانی‌که در مقابل جوخه اعدام می‌ایستد روحانی است (منظور کشیش است!) که خود بونوئل نقش وی را بازی می‌کند. در سکانس بعد  معلوم می‌شود انقلابیون نه تنها به زنده‌ها رحم نمی‌کنند  که دست از سر مرده‌ها نیز بر نمی‌دارند. سکانسی که انحطاط سربازان فرانسوی را حتی درهمان زمان نشان می‌دهد. به زمان حال می‌آییم.

جامعه امروز فرانسه. میراث انقلاب (منظورانقلاب کبیر فرانسه! ) جامعه‌ای که همه ارزش‌هایش به نحو حیرت انگیزی وارونه شده است. تصاویر معماری‌های مشهور جهان عکس مستهجن محسوب می‌شود! که باید از دسترس کودکان دور باشد و حتی برای بزرگسالان همان کارکرد را دارد. زیبایی شناسی به مطالعه حشره‌ای زشت مانندعنکبوت تقلیل پیدا کرده و خواب و بیداری کارکردشان یک‌سان شده است.

در این‌جا ارتش با زره پوش به دنبال روباه می‌گردد. روحانیون (منظورکشیش هاست!) که با شمایل مقدس و با ادعای برگزاری مراسم دعا و گرفتن شفا به اتاق دختری وارد شده و به فاصله اندکی آن روی خودشان را نشان می‌دهند و بساط قمار و شراب برپا می‌کنند که البته این دومی در مسیحیت چندان هم گناه نیست. تاجری با ظاهری کاملا آراسته به دنبال تماشاچی برای نمایش انحراف فلاکت بار و مازوخیستی خود است و در اتاق بغلی پیرزنی با برادر زاده خود نرد عشق می‌بازد.

حافظان قانون (منظورپلیس فرانسه!) آموزش حقوق  را به مسخره می‌گیرند و استاد حقوق در یک مهمانی که می‌تواند هر جلسه و شورا و هیاتی باشد، به لجن پراکنی (خیلی مودبانه نوشتم!) مشغول‌اند ولیکن طبیعی‌ترین امور را شرمگینانه و در خلوت و دور از چشم دیگران انجام میدهند.

ان کس که درد را تشخیص دهد سیلی می خورد . جامعه قدرت تشخیص معصومیت را از دست داده است. همه می‌دانند که معصومیت همین جاست و بیرون هم نرفته و جلوی چشم همه هم هست اما نه نهاد آموزشی و نه نهاد خانواده قادر به تشخیص آن نیستند. وقتی هم برای یافتن آن به پلیس مراجعه می‌کنند معلوم می‌شود حافظان قانون هم از دیدن همین معصومیت حاضر و ناظر، عاجزند.

در همین جامعه شاعران والامقام از جایگاه رفیع‌شان مردمان را می‌کشند و دادگاه محکومان به اعدام را به عنوان مجازات مجبور به زندگی در میان همین مردم می‌کند. جایی‌که طرفدارانشان از آن‌ها امضا می‌گیرند! و بالاخره در همین مملکت  دست آخر صدای اعتراض حیوانات بلند می‌شود و پلیس کذایی که بونوئل در آن انواع انحطاط را می‌بیند و نشان می‌دهد ماموریت پیدا می‌کند که تظاهرات در باغ وحش را سرکوب کند.

چیز دیگر باقی نمی‌ماند جز این‌که بگویم: "عجب انقلابیونی!" عجب انقلابی ! " منظورانقلاب کبیر فرانسه است" و چه مملکتی ساخته‌اند، "منظور فرانسه است!" خدا خودش به فریاد فرانسوی ها برسد.!

نظرات 4 + ارسال نظر
نوید جمعه 12 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:32 http://107.blogfa.com/

خوشحالم که وبلاگ شماها رو دیدم. همتون فیلم بین های حرف ای هستید و اکثر فیلم هاییو که دیدید من ندیدم.
no country for old men را دیده ام و از نقدش توسط یکی از اعضایتان خوشم امد. هرچند اگر خودم اینکار را می کردم جور دیگری می شد.
چون فیلم را به اجبار سیاه و سفید دیدم.

ما هم از حضور شما خوشحال می شویم.محسن(صاحب وبلاگ)عقیده دارد خوب است در باره هر فیلم چند نفر بنویسند.من هم نظرم همین است.بنویسید ما هم استفاده کنیم.

محسن یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 18:14 http://after23.blogsky.com

من نمیدانم این روزها چقدر به این فیلم فکر می کنم. البته شاید بعد از سی و اندی سال دیدنش باشد. سی و اندی سال که هر وفت نام بونوئل و یا شبح آزادی می آمد وجدان سینماییم در عذاب بود و اینک از این عذاب رها شده ام.

من هم این روزها زیاد به این فیلم فکر می کنم.گوئی فراموش کردم دیدنش را به همه توصیه کنم.نمیدانم اصلا گیر می اید یا نه؟ خودم فیلم را از بساط یک سی دی فروش که دانشجوی هنر بود خریدم .تو هم که فعلا گمش کرده ای!

محسن یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 23:47

پیداش کردم. با یک سری خرت و پرت که قرار بود ببرم انبار و از اونجا بیام پیش تو گذاشتمش توی انبار. شبح آزادی را مگر من گم میکنم نوکرتم. ما حالا حالا ها شبح آزادی را داریم. البته از آزادی هم شبحش را داریم. واقعنی. سی و اندی سال طول کشید تا پیداش کردیم حالا گمش کنیم؟ زهی خیال باطل. زهی اندیشه محال. زهی فلان فلان.

خوب شد پیدایش کردی چون من ان سی دی فروش را گم کرده ام!

پروانه دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

این Liberty عجب داستان هایی درست کرده است!!

ما که خیالمان راحت است امام زمان نگهبان مملکتمان است بگذار فرا نسه هر چه می خواهد بشود.

امیدوارم بتوانم فیلمش را تهیه کنم.

با سپاس از توضیحات خوب شما

حق با شا است هرچه این "ثمره هاشمی" را میفرستند این ها را به اسلام عزیز هدایت کند حرف به گوششان نمیرود!باید هم وضعشان همین باشد.متشکر از نظر لطف شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد