ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
داریوش مهرجویی کارگردان نسل در حال انقراض من است. از الماس ۳۳ تا دایره مینا و از اجاره نشینها تا سارا. از سارا راستش با او قهر کردم چون کاملن احساس کردم که فکر کرده من خیلی خرم. از نظر سینمایی عرض میکنم و الا خر بودن که بد نیست. اصلن خوب هم هست. یک وقتی در زمان مرحوم حسین توفیق حتا حزبش هم بود. در مهمان مامان با هم شام آشتی کنان خوردیم و تا به امروز که نوبت به سنتوری رسیده است با هم آشتیم.
امسال چلهمین سال حضور داریوش مهرجویی در سینمای ایران است. کارگردانی در جایگاه ایشان اگر در یک کشور متمدن و با فرهنگ زندگی می کرد، کشوری که مردم و نظامش برای فرهنگ و هنر ارزش قائل اند، برایش بزرگداشتها برگزار میشد، نامش را بر سالن ها و تالارهای نمایش مینهادند، تمبر یادبود به پاس او منتشر میشد و ...... ولی.......
این روزها وقتی کامنتها و پستهایی در بعضی از وبلاگها میبینم تازه پی به اصل ماجرا میبرم که چرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما، برادر محسن صفار هرندی است و این ماجرا حالا حالا حالا حالاها ادامه خواهد داشت. همه مان ول معطلیم.
***
در این زمینه:
حمایت از سینما و سنتوری وبلاگ بعد از بیست و سه
یادداشتی بر فیلم سنتوری وبلاگ پلان های روزانه
***
کامنت های شما:
پروانه: شده بر بدی دست دیوان دراز / به نیکی نرفتی سخن جز به راز
*
حسام: بدون شک مهرجویی بهترین و پرافتخارترین کارگردان ایرانیه. اولین فیلم فکر شده ایرانی - گاو - ساخته همین کارگردانه. پستچی، آقای هالو، الماس ۳۳،... هر کدوم بهتر و عمیقتر از قبلی هستن.
*
سیروس: نظر همان است که پروانه نوشته.چنان خلاصه شرح حال و اوضاع را نوشته که خدا وکیلی هر چه دیگر نوشته شود حشو و زوائد است.وجودشان سلامت و وبلاگشان پربارتر باد.
هنر خوار شد جادویی ارجمند
که از شعر زیر گرفته شده:
چو ضــحاک شد بر جهان شهریار _____ برو سالیـــان انجمن شـد هزار
سراسر زمانه بدو گشت بـــــــــاز _____ برآمد برین روزگـــــــــــــــار دراز
نهان گشت کردار فرزانـــــــــــگان _____ پراگنده شد کام دیوانـــــــــگان
هنر خوار شد جادویی ارجـــــمند _____نهان راستی آشکارا گــــــــــزند
شده بر بدی دســــت دیوان دراز _____ به نیکی نرفتی سخن جز به راز
..
این جمله ی این شعر هم به نظرم قشنگ میاد:
به نیکی نرفتی سخن جز به راز
بدون شک مهرجویی بهترین و پرافتخارترین کارگردان ایرانیه. اولین فیلم فکر شده ایرانی - گاو - ساخته همین کارگردانه. پستچی، آقای هالو، الماس ۳۳،... هر کدوم بهتر و عمیقتر از قبلی هستن.
برخلاف شما، من سارا رو دوست داشتم. هیچوقت یادم نمی ره با چه مکافاتی سارا رو توی جشنواره دیدم (اول دبیرستان بودم) و با چه شوقی لیلا رو دیدیم (سینما سروش، روی زمین!).
وقتی با فیلم مهرجویی به این شکل برخورد می شه و تا زمانی که کارگردان بزرگی مثل بیضایی برای تهیه فیلمش با مشکل مالی مواجه هست، وضعیت فرهنگ و هنر مملکت همینه که می بینیم.
نظر همان است که <پروانه>نوشته.چنان خلاصه شرح حال و اوضاع را نوشته که خدا وکیلی هر چه دیگر نوشته شود حشو و زوائداست.وجودشان سلامت و وبلاگشان پربارتر باد.
باید گفت "نظر همان است که < شاعر پارسی گوی، فردوسی> سروده " .
.
از این که این کوچک مورد مهر این جمع صمیمانه واقع شده است بسیار خرسند و سپاسگزارم.
.
با بهترین آرزوها برای نویسندگان این وبلاگ