فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

بن هور - Ben Hur

filmamoon Ben Hur بن هور 

مدت‌ها بود که می‌خواستم یکی از بیاد ماندنی‌ترین سکانس‌هایی را که در خاطر دارم بنویسم. سکانس ارابه رانی در فیلم بن هور. ولی فرصتی به دست نمی‌آمد. تا این‌که قهرمان این سکانس درگذشت. چارلتون هستون  ۲۰۰۸-۱۹۲۴هنرپیشه فیلم‌های ال‌سید و بن‌هور چند روز پیش در هشتاد و چهار سالگی برفت.

اوائل سالهای دهه چهل خورشیدی، شهری بود که حالا هم هست. این شهر دو سینما داشت و این خودش در آن تاریخ یک امتیاز بزرگ برای آن شهر به حساب می‌آمد. بگذریم از این‌که حالا بعد از چهل و چند سال یک سینما دارد! یکی از این دو سینما که نام بانی آن یعنی مبین را برخود داشت به معرفی آثار روز سینمای جهان می‌پرداخت. فیلم‌هایی از قبیل بن‌هور و ال‌سید و اسپارتاکوس و ... خلاصه نوعی ژانر جنگی بزن بزنی از نوع شمشیر بازی که آن روزها گیشه پسند بود. البته این گیشه پسندی که می گویم چیزی از ارزش هنری آن ها نمی کاهد. این فیلم‌ها معمولن سه ساعته و گاهی بیشتر بودند و سینما مبین در مدت نمایش، آن‌ها را به دو قسمت تقسیم می‌کرد. قسمت اول را یک یا دو هفته با یک بلیط و قسمت دوم را بعد از آن و با یک بلیط دیگر نشان می‌داد. در روزهای پایانی نمایش هر دو قسمت را باهم و با یک بلیط می‌توانستیم ببینیم. و چه انتظار کشنده‌ای بود زمان بین این دو قسمت. بن هور و اسپارتاکوس را در دو قسمت و ال سید را در یک قسمت دیدیم.

 بن‌هور محصول سال ۱۹۵۹ کمپانی برادران وارنر برنده ۱۱ جایزه اسکار شد. برای بهترین هنرپیشه نقش اول مرد، نقش دوم مرد، کارگردان هنری، فیلم برداری، طراحی لباس، جلوه های ویژه، ادیت، موسیقی متن، صدابردای، فیلم و کارگردانی. فکر می کنم در این زمینه رکورددار باشد. فیلم ساخته ویلیام وایلر است و مورد نظر من همان گونه که گفتم سکانس مشهور ارابه رانی آن است. دو تن از ارابه رانان این سکانس چارلتون هستون و اگر اشتباه نکرده باشم استیفن بوید بودند. سکانسی حدود ده دقیقه و شاید کمتر که با پیروزی چارلتون هستون (بن هور) به پایان رسید. سکانسی دشوار و طولانی که در یک استادیوم می‌گذشت. یکی از  نشانه‌‌های  بارز این سکانس صدای هورای تماشاچیان استادیوم بود که بدون قطع شدن از ابتدای مسابقه تا  پایان شنیده می‌شد. صدایی که با بلندگوهای ابتدایی آن زمان هم شکوهمند بود. این صدا حالا که چهل و چند سال از دیدن آن می‌گذرد هنوز طنین آشکاری در گوشم دارد. ناگفته نماند که کلن این فیلم دارای اشتباهاتی است که در صورت دیدن فیلم اگر آن ها را ندیدید می توانید اینجا ببینید.

یاد و خاطره تمام آنهایی که به نوعی در ساختن این اثر شرکت داشتند و  چارلتون هستون یکی از آخری های آنان بود، گرامی باد.

نظرات 5 + ارسال نظر
مهدیه چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 00:04 http://badoom.blogsky.com

خوش به حال شما که فرصت چشیدن هیجان های کوچکی رو تو زندگی داشتید که مزه اش هیچ وقت فراموش هم نمی شه. نسل ما خیلی از این هیجان های کوچک رو ندارند ( نمی دونم شایدم به هیجان های کوچک قانع نیستن و توقعشون رفته بالا)

هر وقت حرف از سینما می شه پدر من هم از همین سکانس بن هور تعریف می کنه.

باید بگویم که هیجان دیدن این سکانس هنوز هم برای من خیلی زیاد است ولی نه بر صفحه مانیتور کامپیوترم. متاسفانه شما نه تنها این فیلم ها را که هر فیلم دیگری را هم که به دیدنش بیارزد بر صفحه مانیتورهای چند اینچی می بینید و اینست که برایتان جدابیتی ندارد و هیجانی ایجاد نمی کند. و الا چه توقعی بالا رفته؟ من این فیلم را در یازده یا دوازده سالگی دیده ام. این فیلم امروزه روز به گرد سه گانه های ارباب حلقه ها ها هم نمی رسد ولی بر پرده عریض سینما. نسل امروز به نظر من نسلی است سوخته. نفرین بر آتش زنندگان به این نسل.

حسام چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:44 http://hessamm.blogsky.com

عجب سکانسی رو انتخاب کردین! به نظر من این سکانس جزو ده سکانس به یادماندنی تاریخ سینماست.
دیدن این سکانس روی اون پرده های عریض سینما لذتی داره که در ایران افراد خیلی کمی تجربه کرده اند. واقعا خوش به حال شما که سینما می رفتین، در جشنواره فیلم تهران شرکت می کردین!
راستی خیلی وقته از جشنواره فیلم تهران چیزی ننوشتین ها... من شخصا به این بخش خیلی علاقمند هستم.

هر وقت اون بخش جشنواره فیلم تهران را که تحت عنوان نوستالژیه می نویسم تا دو سه روزی خودم هنگ می شم و غم باد می گیرم. ولی چشم. سعی می کنم پست بعدی بنویسم اش.

سیروس جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 22:49

من هم تاسف عمیق خود را از کار ابلهانه ای که نسل ما مرتکب شد و یکی از عواقبش محروم شدن یک ملت از تماشای فیلم در سالن سینما است اعلام میدارم.خدا خودش از سر تقصیرات ما درگذرد!

من فکر می کنم حالا حالا ها باید تقاص کفران نعمت پس بدهیم. خدا کند توی اون دنیا دیگه یقه مونو نچسبن. همینی که داریم می کشیم برای هفت جدمان بس است.

فرشاد سه‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:18

سکانس ارابه رانی رو اسطوره سینما
سرجیو لئونه کارگردانی کرده

فیلبرداری این سکانس شش ماه طول کشیده !!

با در نظر گرفتن تکنولوژی آن زمان شاید خیلی هم زمان کمی بوده باشد.

چام‌چام سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 http://www.marina60.persianblog.ir

پدر من هم خیلی به این فیلم علاقه دارند. برای نسل ما هم هنوز فوق‌العاده است.

این فیلم و به ویژه سکانس ارابه رانی آن، برای همه ی نسل ها چیز زیبایی برای دیدن دارد. این سکانس در دورانی که کوچکترین اثری از ترفندهای کامپیوتری نبود، یکی از شاهکارهای تکنیکی در سینماست.
و نیز.......
وقتی یک فیلم بتواند فصل مشترکی با دو نسل پیدا کند ب شکلی که کمی تا قسمتی حرف هم را بشنوند و بفهمند، باید در مقابلش سر تعظیم فرود آورد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد