فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

Shortcuts

Shortcuts

تام ویتس در نمایی از شورت کاتز

وقتی رابرت التمن با یک دوجین هنرپیشه‌ای که نام هرکدامشان برای کشاندن خیل عظیمی بیننده به سینما کافیست و می‌توانند کم و کاستی‌های یک فیلم را بپوشانند فیلمی می‌سازد، نتیجه جز شورت کاتز  Shortcuts  محصول سال ۱۹۹۳ هالیوود نخواهد بود.

کسانی چون اندی مک داول، جولین مور، تیم رابینز، جک لمون، تام ویتس و ....

فیلم از سناریوی پیچیده و هزارتویی برخوردار است که توسط خود آلتمن نوشته شده است.

نام فیلم را چگونه ترجمه کنم؟ جز این‌که به همین شکل بیانش کنم. با کلیک روی شورت کات‌های صفحه مونیتور یا فیلمی به نمایش در می‌آید، یا یک برنامه اجرا می‌شود، یا یک آنتی ویروس را فعال می‌شود، یا.... پاک کردن یک شورت کات از صفحه مونیتور ممکن است که گاه لطمه به سیستم عامل کامپیوتر بخورد، یا ارتباط آن با برنامه یا ..... را از بین ببرد. یا اصلن هیچ لطمه‌ای به هیچ چیز نزند. و این است مفهموم کلی فیلم آقای آلتمن.

داستان فیلم در لوس آنجلس می‌گذرد. در خانواده‌های مختلف و روابط و وقایعی و اسراری که به نوعی در هم گره می‌خورند و موازی یک‌دیگر جلو می‌روند. روابط و وقایعی و اسراری که گاه هرگز مجال بروز نمی‌یابند. قاتلینی که حتا خود نمی‌دانند که مرتکب قتل شده‌اند چه برسد به این‌که دستگیر و مجازات شوند.

شخصیت‌های فیلم هریک به نوعی با هم ارتباط دارند و این زنجیره انسانی همین که چند حلقه به جلو می‌رود بی ارتباط با حلقه‌های دیگر به نظر می‌رسند و این همان نظری است که در اول متن بیان کردم. جایی که پاک کردن یکی از این حلقه‌ها یا بهتر بگویم شورت کات‌ها ممکن است در کلیت قضیه خللی ایجاد نکند. در پایان فیلم  هم می‌بینیم که  به جمله محتوم و  مشهور & The life goes on رسیده‌ایم.

درگیری‌ها، قتل‌ها و روابط آدم‌های فیلم در پایان آن، با وقوع زلزله‌ای لاپوشانی می‌شود. شاید زلزله مستمسک رسیدن به نوعی تفاهم در روابط  آدم‌هاست وقتی طبیعت قهرآمیز قدرت خود را به رخ آدم‌‌ها می‌کشد. آدم‌هایی که اگر رابطه سردی بر زندگیشان حاکم است، باز کردن ریشه و علل این رابطه سرد، باعث کنار آمدن بهترشان با هم خواهد شد.  اشاره می‌کنم به سکانسی که جولین مور در اثر بدبینی همسرش مجبور می‌شود که رابطه‌ای ممنوعه بین خود و دیگری را بیان کرده  و وی را  خلع سلاح کند. یا وقتی جک لمون به پسرش که یک عمر از دیدن پدرش بعد از مرگ مادرش  خودداری کرده، توضیح می‌دهد که مادرش هرگز به توضیحات وی در مورد یک رابطه بسیار اتفاقی توجه نکرد و به شرح بدبینی مادر می‌پردازد.

من همیشه وقتی فیلم مطرحی را می‌بینم ، به این فکر می‌کنم که چه کس دیگری غیر از کارگردان و هنرپیشه‌های آن می‌توانستند این فیلم را بسازند. حالا گیرم مانند همین یا بهتر از این. در مورد این فیلم می‌توانم بگویم که سناریو آن‌چنان محکم و بی عیب و نقص است که با این هنرپیشه‌ها هرکسی می‌توانست سر و ته فیلم را به هم بیاورد. ولی کارگردان شورت کاتز بسیار بیش از سر و ته هم آوردن کار کرده است. به تصویر کشیدن دنیایی که در این فیلم می‌بینیم فقط کاررابرت آلتمن بود. یکی از آخرین غول‌های سینما که در سال ۲۰۰۶ و در هشتاد سالگی، خاموش شد.

موسیقی فیلم  در پایان بسیاری از سکانس‌ها به عهده آوازی به سبک بلوز از "آنی راس" است. با ارکستری کوینتت. بسیار دلنشین و شنیدنی.

این فیلم را حداقل باید دوبار دید.

نظرات 4 + ارسال نظر
سیما سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:00

امیدوام یک وقت مکفی پیدا کنم و تعدادی از این فیلم هایی که تو معرفی می کنی و ما ازت متشکریم را بتونم ببینم . به نظر آنقدر فیلم جالبی می آید که همین نوشته کوتاه تو هم آدم را جذب می کند که ببیند البته که ما هیچ وقت به سلیقه سینمایی شما شک نداشتیم و از شما متشکریم

من هم از شما متشکرم. وقت هم که پیدا نمیشود. باید پیدایش کنید. البته تا یکی دو ماه دیگر عذرتان موجه است. بلکم بیشتر. سه ماه. خوبه؟

حسام سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:05 http://hessamm.blogsky.com

من این فیلمو همون موقع که اومده بود دیدم و تنها چیزی که یادم مونده زمان خیلی طولانیه فیلمه که بیشتر از ۳ ساعت بود و روی دو تا نوار VHS از آقا شهریار گرفته بودم.

راستی می شه یه بار در بخش نوستالژی از آقا شهریار و فیلم های VHS و روش فیلم گرفتن اون سالها هم یاد کنیم!

راس میگی. اون انتخاب ها و اون آدمایی که برامون فیلم میاوردن. و طیف فیلماشون.
نوستالژی کمی نزدیک تر. ولی تلختر.

سیروس یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 23:58

تصویر التمن از روابط سرد و گسسته و بد بینانه وبعضا نفرت بار این ادمها براستی استادانه است . کمتر کارگردانی پیدا می شود که که این تعداد پرسوناژ را در یک فیلم به این خوبی تصویر کند و رشته کار هم از دستش درنرود؛انهم تصویر هائی نسبتا کوتاه از کار و زندگی هر کدام؛و شاید منظورش از شورت کات همین برش های کوتاه باشد.
با اینکه فیلم بسیار جذاب است باز هم بعضی از قسمت ها تکان دهنده تر و تاثیر گذار تر از بقیه است ؛ از جمله ماهیگیری سه مرد کنار جسد یک زن و ناراحتی ویرانگر دختر ویولونیست از مرگ پسر کوچولو.

این ماهیگیری را نه من که همسر یکی از اینان هم درک نمیکرد. یعنی جامعه آمریکا این قدر بیخیال شده است؟ ناراحتی ویرانگر ویلونیست این را نمیگوید. تازه جک لمون مهربان هم ماهیگیر بود.
باید باز هم ببینمش.

ر و ز ب ه سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 00:46 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

من این فیلم رو ندیدم
جایی هم نشنیده بودم ازش
اما با این یادداشتت به فکرم بردی که تو سفارش جدید فیلم هام این رو هم سفارش بدم !!
مثل همیشه من سوال داشتم!
من خیلی دوست دارم نظر دیگرون هم رو در مورد فیلم هایی که می بینم و تصوارت ذهنی خودم از فیلم ها و درک اونها رو با دیگرون هم مقایسه کنم

آقا محسن گل خیلی دوست دارم نظرت رو در مورد فیلمه به نظر من منحصر به فرد Momento اثر Christopher Nolan بدونم..

شاید بتونیم در این مورد بحث کنیم ؟ یا اینکه مایلی تو یه یادداشته جداگونه در مورد بگی ؟؟

منتظرم :)

این سفارش را حتمن بدهید. فیلمی است طولانی. ممکن است در طول دیدن آن خسته هم بشوید. ولی بعد از تمام شدنش احساس میکنید که باید حتمن و دوباره آن را ببینید.
در مورد فیلمی که نوشته بودید باید عرض کنم که متاسفانه چون آن را ندیده ام نمی توانم در موردش نظر بدهم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد