فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

همیشه پای یک زن در میان است

همیشه پای یک زن در میان است

کارگردان : کمال تبریزی

هنرپیشگان : مهران مدیری – حبیب رضائی – گلشیفته فراهانی – رضا کیانیان

 

کمال تبریزی را می توان یکی از کارگردانان موفق سینمای ایران خصوصا" در زمینه طنز به حساب آورد.

کارگردانی که کارش را بلد است و در زمینه هائی قدم بر میدارد که بسیاری را راه نمی دهند اما در همین زمینه ها هم حد و حدود را نگه می دارد. دو فیلم موفق تبریزی در این حیطه "لیلی با من است " و "مارمولک " به شمار می آیند که ساخت هر دو به مثابه راه رفتن روی لبه تیغ بوده است. یک طرف ایجاد حساسیت و جلوگیری از اکران و طرف دیگر تولید یک کلیشه بی معنی تبلیغاتی.

اما کمال تبریزی فیلم دیگری نیز ساخته است که خوب دیده نشد. این فیلم " گاهی به اسمان نگاه کن "است  که در تیتراژ آن آمده  " با نگاهی به رمان مرشد و مارگریتا ". البته بین رمان و فیلم ارتباط چندانی وجود ندارد جز اینکه در هردو وقایع فراواقعی در زمینه‌ای واقعی می گذرند ولی هر چه رمان معروف و بسیار جذاب و خواندنی بولگاکف از آن برخوردار است یعنی استحکام و یکپارچگی تا حد باوراندن وقایع شگفت انگیز به خواننده، اما فیلم کمال تبریزی ازاین خصلت بهره ای ندارد و در نتیجه با وجود سکانس‌های درخشان وبازیهای خوب کیانیان و آقالو لیکن به علت از هم گسیختگی و نداشتن چفت و بست های لازم جایگاهی آنچنان را نتوانست کسب کند .

حالا کمال تبریزی آن تجربه را به کار گرفته و در زمینه‌ای اجتماعی با وقایعی به شدت اغراق شده از نوع فیلم های naked gun ,hot shot به هجو انواع رفتارها و کردارهای کلیشه‌ای می پردازد و به افشای دوز و کلک ها و ریشخند شعارها می نشیند. حاصل کار یک فیلم سرگرم کننده است که بسیار روان به پیش می رود و تا به آخر جذابیت خود را حفظ می کند و تماشاگرانش را راضی از سالن روانه می کند .

فیلم " همیشه پای ........" فیلم کلیشه‌ها است . همه عناصر آن کلیشه‌های تکراری هستند. از دعوای زن و شوهر گرفته تا مزاحمت برای یک بیوه جوان و شعارهای ضد زن یک وکیل قالتاق. از وقایع خانه خراب کنی که به سبک فیلم های جاسوسی و گانگستری از طرف یک زن به نام پری طلعت پور بر سر قهرمان فیلم می‌آید تا پیشخدمت آذری زبان و منشی ابله. لیکن هنر تبریزی در آن است که نه استفاده بی‌جا و بیش از حد می کند و نه اجازه می دهد از چارچوب ساختار طنز آمیزش خارج شوند و وصله ناجور به شمار آیند . مدیر مکتبی و ریاکار را همانقدر می نوازد که کلفت شیک پوش اخاذ را و در اخر هم به این نتیجه می رسد که همیشه پای یک زن در میان است و همیشه هم پیروز میدان همان زن است.

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:25 http://maadar.blogsky.com

با عرض تبریک فرارسیدن ماه رمضان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تندرستی وسلامتی برای شما و خانواده محترم ...
منتظر دیدار و محبت شما هستم ...

ممنون. چشم. خدمت میرسیم. ولی این کامنت بود؟

پروانه یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com


«مارمولک» کمال تبریزی اثری است که هیچگاه از یادها نمی رود.
«گاهی به آسمان نگاه کن» را از تلویزیون دیدم و وقتی تمام شد با خودم گفتم: چه بیمزه!. البته در مقابل کتاب «مرشد و مارگریتا» که چقدر با گوشت و خون و تاریخ ما آمیخته است.

مهران مدیری:

از اندک سریال های تلویزیونی که نگاه کرده ام سریال های مهران مدیری است.
برخی از آنها که فقط یک بار مصرف هستند بار اول می خندم و حاضر به تماشای دوباره آنها نیستم .
برخی هم که حال به هم زن بودند مانند طنز اعتصابیون مجلس که همه به یاد دارند.

برخی هم به یاد ماندنی هستند.

البته جای بحث زیادی دارد ولی همیشه می گویم دستش درد نکنه که با این شرایط به یک شکلی طنز کار می کند.« در نبود گوشت چغندر حلواست»

تصمیم داشتم بیشتر به دلیل کمال تبریزی به تماشای این فیلم بروم ولی این گونه که شما نوشته اید تصمیمم عوض شد.به نظرم از طنزهای یک بار مصرف آمد.

من هم با شما موافقم.<مارمولک> فیلم خوش ساختی است و طنز را ان هم در حیطه ای که حساسیت نسبت به ان زیاد است به خوبی نشانده بود . در کنار <مارمولک>فیلم <لیلی با من است > نیز از اثار خوب کمال تبریزی است.
اصولا فیلم را باید در سینما تماشا کرد . اگر <گاهی به....> را در سینما می دیدید سکانس های زیبائی را مشاهده می کردید بعلاوه بازیهای خوب ولی فیلم به ان یکپارچگی لازم نرسیده بود.
اگر <مرشد و مارگریتا > را معرفی نکرده اید ان را در کتابامون معرفی کنید تا دوستان بخوانند و لذت ببرند.هر چند زحمت می شود ولی فکر می کنم هر کس بخواند شما را دعا کند!
اقای مهران مدیری هم کارگردانی است که کارش را نسبتا خوب بلد است . در کارنامه اش کارهای خوب و کارهای ضعیف دارد. ان قطعه هم که به تحصن نمایندگان مجلس ششم پرداخته بود جزو بدترین کارهای او به شمارمی اید ؛ نه از این بابت که چون امثال من ارادت بسیاری به ان نمایندگان داریم کسی نباید از گل نازکتر به انان بگوید (که این اندیشه ای تمامت خواهانه است)؛ بلکه اصلا این قطعه واجد هیچ ارزش سینمائی ؛یا ادبی یا طنز نبود ؛ و تنها یک مسخره بی ارزش تمام عیار به شمار می اید. طنز و طنازی حساب و کتاب خودش را دارد و در یک جامعه متعادل بهتر است هیچکس (مطلقا هیچکس) از ان در امان نباشد وهمه یاد بگیرند ان را تحمل کنند و از ان لذت ببرند.
در مورد فیلم هم که همان است که نوشته ام. بد نبود می دیدید از نظرتان استفاده میکردم .

از کامنت شما سپاسگزارم.

فیروز یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 18:15

مهران مدیری محک خوبی است برای پی بردن به درون ملتی که همراه با بازیگری او سرنوشت خود را به مسخره می گیرد و در نمایش احمقانه ی بست نشینی او در مجلس به خود و پدران مشروطه و تاریخ خود زهر خند می زند.
متاسفم برای مارمولک کمال تبریزی.

فیروز بسیار عزیز
از اظهار نظرتان متشکرم ولی نمی دانم چرا بجای پرداختن به فیلم < همیشه پای......> در مورد یکی از هنرپیشه های ان (مهران مدیری)و انهم نه در مورد بازی او در این فیلم بلکه یک قطعه از کارهای او به عنوان کارگردان چند خط نوشته اید.
من در مورد ان قطعه و اینکه چرا ان را بسیار کار سخیفی می دانم در جواب خانم پروانه نوشته ام ولی با قضاوت شما در مورد زهرخند مردم متاسفانه نمی توانم موافق باشم. این گونه قضاوت های کلی را عین شعارهای صدا و سیما در مناسبت های خاص و در اثبات امادگی مردم برای جان فشانی مثلا در راه حق مسلم ما یعنی همان انرژی هسته ای میدانم ! نه این زهرخند قابل اثبات است و نه ان امادگی.
مردم طیف بسیار وسیعی هستند که کمتر قضاوت کلی در موردشان مقرون به صحت است.این ها همان مردمی هستند که برای سرنگونی استبداد پهلوی سینه به گلوله سپردند ؛برای حفظ مرزهای کشور جان شیرین فدا کردندو خون دادند تا خاک نداده باشند.مردم را باید همیشه عزیز بداریم تا دلمان بیاید که کاری ولو اندک ؛در حد یک روشنکری یا یک راهنمائی یا یک رای در صندوق انتخابات بدون نق زدن و بدون انتظار اینکه همین فردا دنیا به کاممان شود در حقشان روا داریم.
در مورد مارمولک هم نمی دانم چرا متاسفید؟ ظاهرا این فیلم را دوست دارید.من هم از ان خوشم می اید.فیلم ساخته شده؛نمایش داده شده ؛فروش خوبی کرده و نسخه دی وی دی ان همچنان به فروش میرسد.گرچه نگذاشتندبیشتر در سینما ها بماند ولی انقدر جای تاسفی هم نمی بینم.
ضمنا دو نکته را در مورد این فیلم یاداوری میکنم.اول روحانی هم تخت رضا در بیمارستان که با وجود روحانی بودن درامدش از گچکاری است؛کتاب شازده کوچولو میخواند ؛ وانقدر سلیم النفس است که موجبات فرار رضا را از زندان فراهم میکند و دیگر اینکه کسوت روحانیت باعث به راه راست امدن رضا میشود.شاید اگر از این زاویه به فیلم نگاه می کردند ان را توقیف نمی کردند.

موفق باشید.

محسن سه‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:12 http://after23.blogsky.com

در مورد هر فیلمی یک لحظه ناب پیدا می کنم. به زعم خودم. و صد البته در سطح فیلم. در این فیلم لحظه ی نابش وقتی بود که آشتیانی -سرباز نیروی انتظامی- برای افسر نگهبان به جای سینی توی یک دیش از نوع کوچک که قبلن می گفتند برای جمهوری اسلامی اختراع شده که نیروی انتظامی نبیندش چای آورد.
***
یادم باشد که انواع و اقسام دیش را توی وبلاق وزین بعد از بیست و سه بنویسم.

اگر در مورد دیش ها نوشتی یادت باشد ان دیش را هم که قرار بود زیر موکت پهن کنند معرفی کنی.

حسام پنج‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 13:43 http://hessamm.blogsky.com/

من برعکس شما فیلم مارمولک رو زیاد دوست نداشتم. اونهم به این دلیل که دقیقا از روی یک فیلم آمریکایی گمنام کپی برداری شده بود. داستان یک مجرم که از زندان فرار می کنه و برای اینکه شناخته نشه در لباس یک کشیش خودش رو پنهان می کنه... مارمولک در برخی سکانس ها حتی دکوپاژ اون فیلم رو بکار برده بود!
من با بازسازی آثار خارجی یا داخلی مخالف نیستم اما حرفم اینه که اگر نویسنده یا کارگردانی قصد داره فیلمی رو بر اساس یک فیلم دیگه بسازه بهتره با بیننده رو راست باشه و این موضوع رو از همون اول بهش بگه، نه اینکه اثر هنری رو به نام خودش ثبت کنه... مثل اتفاقی که برای فیلم کافه ستاره افتاد.

حسام جون انگار سیروس به رحمت ایزدی پیوسته. اینو من همین جوری تایید میکنم مگر اینکه دوباره روحی در کالبدش دمیده بشه و برگرده و جوابی برات بنویسه.

سیما چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 14:12

سلام بر محسن گل والا ما دوستامون بهمون خیانت کردند وتا حالا نتونستیم این فیلم را ببینیم !!!! شوخی کردم .
متاسفانه هنوز وقت نشده که ببینیم و تعریف این فیلم را زیاد شنیدم ولی چرا در این فیلم می خواهد ثابت کند که همیشه پای یک زن در میان است ؟

خب مگر نیست؟ مگر باید ثابت کند؟ اصلن اینگونه هست.
در ضمن شما چرا از اینکه این پست را خواندید از ما تشکر نکردید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد