فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

تولد دوم مان مبارک

تولد دومین سال فیلم هایی که می بینیم 

کیک تولد فیلمامون ساخته قنادی ترانه 

سال‌روزهای تولد به نظرمان کنتوری برای رسیدن به آخر کار است. قبلن این کنتور را برای خودمان و نزدیکان و کسانی که می‌شناختیم می‌انداختیم ولی مدتی است که این قضیه گریبان وبلاگ‌های‌مان را هم گرفته است. بیچاره این ها که مجبورند با ما راه بیاید. تازه می دانند که تا جایی می روند که ما می رویم. مگر در مورد وبلاگ های گروهی مثل این یکی. شانسی که دارند این است که ممکن است بعداز ما هم به حیاتشان ادامه بدهند.

نمک نشناسی از این بیشتر؟

با لنگان خرک خویش جلو می‌رویم. گیرم به مقصد نرسیم. اصلن رسیدن به مقصد را هم دوست نداریم. که چه؟ خسته و کوفته بگیریم بخوابیم؟ خواب خستگی را اصلن دوست نداریم. که بعدش بیدار شویم و ببینیم ای دل غاقل مقصد که این جا نبوده. آن وقت است که بیرون آمدن از زیر لحاف و راه افتادن به سوی مقصد بعدی دیگر همت می خواهد و ما همه آن را در خواب شب قبلمان جا گذاشته‌ایم.

لنگان خرکمان را عشق است.

***

دوازدهم بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی، دومین سال گرد تولد -به قول ابوغریب بخارایی- لوح نورانی "فیلم هایی که می‌بینیم" مبارک.

نظرات 16 + ارسال نظر
سیما شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:19

اما اینجا به نظر می رسد اولین هستم پس اولا دوباره چه اولین باشم چه آخرین و چه چندمین مهم نیست ما از شما تشکر می کنیم و تولد وبلاگتان را هم به شما و بقیه گروه تبریک می گوییم اما بالاخره هر رفتنی را مقصدی است و بعد مقصدهای بعدی. رفتن بی مقصد خود خستگی آور است. اما مقصد حتما جا و مکانی برای رسیدن نیست ممکن است مقصد چیزی ُ‌فکری و .... در ذهنت باشد که با آن رفتن به آن برسی .... امیدوارم همواره به مقاصد دلخواهت قبل از خستگی برسی

آره درسته ولی رسیدن به مقصد یعنی تمام.
راستی من از شما تشکر کردم؟

حسام شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 http://hessamm.blogsky.com

تولدمان مبارک بادا!

فیروزه شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 17:21

تولدش خیلی مبارکه

ترانه خانم از این کیک ها برای ما هم بپزین جای دوری نمی ره ها !

ما به جای ترانه خانم می نویسیم که شما یک روزی باری از این وبلاق وزین را بر دوش داشتید ولی حالا ....

شهرزاد شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 18:44 http://se-pi-dar.blogsky.com

خیلی مبارک باشه، دست ترانه خانم هم درد نکنه با این کیک خوشگلش

پروانه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 14:28 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

زاد روز تان خجسته باد.

خسته نباشید از گردانیدن این وبلاگ های تماشایی و خواندنی.

پاینده باشید.

ممنون.
تازه خواندنی تر هم خواهد شد.
ما یک عضو جدید داریم.
نام ایشان شهرزاد است.

فرناز یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 22:59

چند شب پیش جای همگی خالی به جشن تولد دوستی رفتیم که چون وسط هفته بود و ما هم همگی اهل پادگان و سحرخیز مجبور شدیم کیک نخورده برگردیم .. هنوز غصه ی آن یکی تمام نشده رسیدم به این تولد اما باز هم بی کیک ـ ترانه جان دست شما درد نکنه ـ اما عکس کیک باز نمیشود که نمیشود !
با این حال تولد این وبلاگ شما هم مبارک .

ممنون از تبریکتان
در مورد عکس ها هم فکر می کنم که بهتر است آن ها را جمع کنیم و یک جا توی یک آلبومی برایتان بفرستیم.
نظر خوبیه؟

فرناز دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 21:25

اصلا موافق نیستم چون من حوصله ی خوردن کیک کهنه ندارم و ایضا دیدن عکس دیرتر از موقع !!!

کیکش خوردنی نیست. دیدنی است.

ر و ز ب ه سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 http://hazrat-eshgh.com

...
با اندکی دیر کردن! خجسته..
شوربختانه هنوز هم دم و باز دمی می رود که به فکر آگاهی دادن بیشتر ملت باشد!

حالا حالاها کار زیاده!
فعلن باهاتون کار داریم..

شب خوش!

ما خودمان هم کلی کار داریم.

سیروس شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:19

بعنوان اخرین نفر تولد یا بقول پروانه خانم زادروز این وبلاق وزین مبارک باد.

به به. از این طرفا. یاد فقیر فقرا فرمودید. تولد وبلاق وزینمان بی حضور شما اصلن رنگ و رویی نداشت.

ر و ز ب ه چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:13 http://hazrat-eshgh.com

پرسشی داشتم ؟؟

به دیده تو وقت دیدن فیلم های تارکوفسکی برای من رسیده ؟؟!!
خیلی دوست دارم از اون شروع کنم!

از سبکش..
کمی شنیدم اما هنوز فکر می کنم که ببینم یا هنوز وقتش نرسیده ؟؟

کمک کن کمی!

نوستالوژی رو دارم ؟؟ بقیه رو هم تهیه کنم ؟؟

تو هر وقت بخواهی می توانی یک فیلم را ببینی. یا درکش می کنی یا نه. البته اصلن قرار نیست که درکش هم بکنی. خیلی از این فیلم ها باید با حل المسائل به سراغشان بروی. اگر نفهمیدی هم این ور و آن ور بگرد و در موردشان بخوان. و الا این طور نیست که از یک سنی به بعد بتوانی آن ها را ببینی. البته یک حداقل هایی از فهم و درک سینمایی لازمه دیدن آن ها هست که تو هم داری.
فعلن هم همان نوستالژی را ببین.
سولاریس به نظر من بسیار سخت تر است. اگر خواستی چیزی تهیه کنی آن را تهیه کن.

ر و ز ب ه چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 http://hazrat-eshgh.com

پرسش دیگر:

چرا سینمای برگمان و تارکوفسکی این دقر طرفدار داره ؟؟
بیش از ۸۰ ٪ فیلم های برگمان رتبه های بالای ۸ را در ای ام دی بی دارن ؟؟!!

جالبه برام! و من تا حالا چیزی از این دو ندیدم!

بالا بودن رتبه بالای ۸ به معنی طرفدار داشتن نیست. ممکن است یک فیلم را صد نفر ببینند و توی آی ام دی بی نمره بالای هشت هم بدهند. این نمره نمره فیلم است و نه طرفدار. اتفاقن ممکن است طرفدار زیاد باعث بشه که نظرات مختلف زیاد باشه و نمرات مختلف داده بشه و میانگین پایین بیاد.
در ضمن فیلم های برگمن به زبان فارسی هم پیدا میشوند. مربوط به دوبله قبل از انقلاب که کوچکترین سانسوری ندارند و خیلی هم خوب دوبله شده اند. از قبیل توت فرنگی های وحشی و مهر هفتم.

ر و ز ب ه شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:46 http://hazrat-eshgh.com


گفته بالای من این بود که بیشتر از سبک شون برام بگی!
وگرنه من در ۱۱ سالگی پدر خوانده را دیدم ولی هیچی از آن نفهمیدم!
پس از اون باز هم دیدم..

دوست داشتم از سبک تارکوفسکی بیشتر بدونم قبل از اینکه به دیدن اونها آغاز کنم.

در مورد اون رتبه هم به نظر من فیلم هایی که تاریخ به نسبت طولانی تری نسبت به بقیه دارند برای مثال برگمان و تارکوفسکی کسانی که اونها رو دیدن آدم هایی بودن که عاشق سینما بودند! وگرنه ندیدم تا حالا یه بیننده عادی سینما برگرده به قدیم و فیلم های اون دوره رو تماشا کنه!

واسه همین هر که رفته و رای داده حرفه ای بوده و رای مناسب و درخور اون رو داده.

همون طور که من به آپارتمان ۹ دادم! به شهروند کین هم ۹..

سپاس از تو.

من نمی توانم سبکی برای کارهای تارکوفسکی و برگمان نام ببرم. این دو فیلم ساز به معنای واقعی کلمه از کلیه عوامل تصویر برای بیان نظراتشان و القای اندیشه شان استفاده می کردند. هیچ شی یا میزانسن اضافی در فیلم هاشان نیست. و به طور کلی می توان گفت که استاد استفاده از تصویرند. و جز جز عناصر تصویری شان با وسواس و حساسیت انتخاب شده است.
یازده سالگی هم زمانی نیست که پدر خوانده را ببینی و بفهمی. چون باید سازمان مافیا را می شناختی تا بعد از این فیلم می توانستی درکی درست داشته باشی. تازه پدر خوانده به نظر من بیشتر در ژانر تجاری دور می زند. یک فیلم تجاری درجه یک با بازی های بسیار درخشان به ویژه مارلون براندوی فقید.
به نظر من کسانی که امروز به آی ام دی بی می روند و رای می دهند بیشتر جوان هستند و فیلم های روز را بیشتر می بینند. فیلم های برگمان در زمان خودش هم گیشه پسند نبود و هیچ وقت بلیطش بازار سیاه پیدا نمی کرد. حتا در کشورهای بسیار پیشرفته. این روزها هم در سالن های خارج از کشور که نمایش های گاه گاهی از این فیلم ها دارند با اینکه بسیاری از مردم امروز آن ها را ندیده اند اما تعداد تماشاگرانش انگشت شمارند.
همشهری کین هم به شهادت انجمن منتقدین سینمای آمریکا که مرجع مورد اطمینانی است بهترین فیلم تاریخ سینماست. گیرم در آی ام دی بی نمره ده نداشته باشد.
خود من فیلم اول زندگیم که به آن نمره ده داده ام جاده اثر فدریکو فلینی کبیر است. یک فیلم نئوریالیستی و ناب.

ر و ز ب ه یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:14

استفاده کردم.

من هم پدرخوانده را بیشتر به خاطر بازیگردانی اون دوست می دارم. خیلی از سکانس ها همیشه تو ذهنم می مونه به عنوان ملکه ذهن!

ولی من هنوز به ده نرسیدم! و می دانم هم که نمی رسم!

یادم می یاد در همینجا در یادداشتی پیرامون کوبریک بزرگ گفتی "حیف که بیشتر زنده نموند و فیلم های بیشتری نساخت"

حالا حکایت ما هم این چنین شده که هنوز فیلم نمره ده ای در ذهن ما ساخته نشده.

ساخته که شده ولی تو ندیدی.
مثلن تو به سامورایی ژان پیر ملویل چند میدی؟ فیلمی که بسیاری از منتقدین کایه دو سینما نمره ده می دهند و بعضن دانشجویان به عنوان پروژه تحقیقی بررسیش می کنند.
یا خیلی از فیلم های هیچکاک بدون استثنا نمره ده را در کارنامه شان دارند.

ر و ز ب ه یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:52

اون گفته شوخی بود محسن جان.
بحث رو همین بود که من هنوز ندیدم خیلی ها رو..
وقت زیاده..
وگرنه من به سرگیجه هم ۹.۵ دادم!
روانی رو هنوز ندیدم.. اما دارم. شاید بدین خاطر که دوبله بود ازش گذشتم.

اون سامورایی رو هم ندیدم. اما هفتمین سامورایی رو چند سال پیش جایی دیدم. خیلی دنبالش گشتم اما پیدا نکردم اون خیلی به دلم نشست. آرزومندم که باز الان ببینم. :(

من ۹.۵ زیاد دارم! اما هنوز به ۱۰ نرسیدم.. کمی وقت می خواد..

دوبله ها معمولن مال گذشته است و بد هم نیستند. خیلی هم خوبست که اول دوبله دار را اگر داری ببینی و بعد بی دوبله. چرا که من از بضاعت زبان انگلیسی تو بی اطلاعم ولی در مورد خودم فیلم دوبله نشده تا مدتی اجازه نمی دهد که اصل فیلم را ببینم. مخصوصن اگر زیر نویس داشته باشد.

ر و ز ب ه دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:57


نمی دونم چرا هنوز اون طور با صنعت دوبله اخت نشدم!
بیشتر دوست دارم خود صدا و حس اصلی و درون فیلم رو ببینم!
خوشبختانه بد نیست زبان خارجه !
در حد بخور نمیر.

:)

بخور و نمیر بدرد نمی خورد. اگر سعی تو در دیدن فیلم صرف فهمیدن موصوع فیلم باشد از زیبابی های تصویری بهره ای نمی بری.

ر و ز ب ه سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 http://hazrat-eshgh.com


اتفاقن یک روز می خواستم در مورد همین موضوع باهات چند کلمه ای حرف بزنم. اما خوب دوست دارم مدتی بگذره و بیشتر فیلم ببینم و شعور فیلم دیدن بره بالاتر تا بتونیم هم کلام بشیم..

درست همین کلام شما بود.

گاهی اوقات این قدر غرق در حل معما میشم که خیلی از جلوه های فیلم رو نمی بینم! صحنه ها از دستم می پره! و دوست هم ندارم حین دیدن فیلم اون رو به پیش برگردونم..
خوشم نمی یاد! اما گاهی واقعا گم می کنم صحنه ها رو..
شاید به خاطر غرق شدن در همون حس باشه..
و شوق شدید من به حالت های بازیگران چه صورت.. بازی واژه ها.. حرکت دستها.. تا خود پیرامون اونها و تصویر..

+ کمی اینم وقت می خواد. (نیشخند)

بنابراین گفتم که بهتره اگر فیلم دوبله شده داریم اول اون رو نگاه کنیم بعدش نسخه اصلی را.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد