فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

جانی گیتار Johnny Guitar



جانی گیتار را دیدم. یکی از حسرت های زندگی سینمایی من. تمامی سال هایی که در انتظار دیدنش بودم آهنگ را گوش می دادم و در خیال داستان را مجسسم می کردم. با فضایی که در آن سالهایی که دیگر خیلی از آن روزها دورم از دید تروفو می دیدم. او این فیلم را شعری در سینمای وسترن می دانست. فضا و هفت تیر کشی های قهرمانی که در جای جای فیلم، همه ی تلاش خود را کرد که بگوید، او می خواهد فقط با گیتارش سخن بگوید وبس. آهنگ جانی گیتار را گوش می کردم. آهنگی که بسیار از فیلم مشهور تر شد. ولی این دلیل آن نیست برای سناریوی بی بدیلش که در پایان فیلم با صدای پگی لی هم راه می شود با همان آهنگ مشهور و  نیز فضا سازی های ویژه سینمای وسترن، چهار ستاره به فیلم ندهم..........

تا جایی که حافظه ام اجازه می دهد و دیتاهای IMDB را دیده ام فقط ارنست بورگناین در این میان زنده است و ..........

به نظر من احساسی ترین سکانس این فیلم جایی باشد که جوان کرافورد آهنگ جانی گیتار را که خود از شنیدنش فرار می کرد را با پیانو در بارش می نوازد. باری که به دستور کلانتر، اکنون آن را بسته است................

تا بعد...........

این پست ادامه دارد، تا روزی که چند بار دیگر ببینمش ...............


***

آهنگ را با صدای جاودانه پگی لی بشنوید.