فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)
فیلم هایی که می بینیم

فیلم هایی که می بینیم

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند. (فدریکو فلینی)

رئیس

 

   فیلم داستان رئیسی است که دیده نمی شود ولی پشت پرده جریانات ترسناکی حضور دارد. از مواد مخدر و اعتیاد گرفته تا آدم ربایی، قتل، هفت تیر کشی و مسلسل بازی. اما در پایان فیلم وقتی که تماشاگر رئیس را می بیند آرزو می کند کاش رئیس را ندیده بود تا می توانست باور کند او رئیس این همه کشت و کشتار است. داستان فیلم در فضاهای خاص کیمیایی می گذرد. فضاهایی که گویی کیمیایی از تگزاس به تهران منتقل کرده است. آدم هایی که در روز روشن در خیابان های تهران آدم می کشند.

   به نظر خیلی ها رئیس کپی برداری از حکم هستش و خود کیمیایی هم گفته که: «حکم، سیاه مشقی برای رئیس است.» ولی به نظر من نکات مشترک زیادی هم با فیلم قبلی کیمیایی یعنی سربازان جمعه دارد. از زن معتادی که در جلوی یکی از نزدیکانش تزریق می کند. البته زنان آسیب دیده، زنده شدن رفاقت های قدیمی،  زد و خورد، خون و زخمم، عشق  و انتقام هم که پای ثابت فیلم های کیمیایی هستند.

   تمام فیلم روی دیالوگ‌ها و مونولوگ‌هایی می‌چرخد که همه شعاری، آهنگین و گاهی بی‌معنی هستند، و به کمک بازیگرهای حرفه‌ای، قشنگ هم بیان می‌شوند. انتخاب بازیگران بسیار خوب بوده. داریوش ارجمند نقش رئیس و خسرو شکیبایی نقش دکتر را خیلی خوب بازی می کنند. فرامرز قریبیان، لعیا زنگنه، امین تارخ و مهناز افشار هم خوب هستند. ولی صحنه های اکشن فیلم نه تنها خوب از کار در نیامده بلکه در بعضی مواقع تماشاگر را به خنده وادار می کند.

   فیلم چند مشکل اساسی دارد: یکی فیلمنامه که پر است از اشکالات ریز و درشت. برای مثال در ابتدای فیلم فرامرز قریبیان که متهم به قتل و تحت تعقیب است به راحتی از قسمت کنترل گذرنامه گذشته و بازداشت نمی شود. مشکل بزرگتر فیلم قسمت پایان فیلم وسکانس مهمانی است. مهمانی کاملاٌ غیر واقعی و باور ناپذیر است. وسط مهمانی ظاهراٌ مخفیانه چند خبرنگار با یک عرب مصاحبه می کنند. استفاده بی مورد از حیوانات هم خیلی آزاردهنده شده. روی پیانو بچه سوسمار راه میرود و رئیس در اتاقش مار و گرگ نگه می دارد. از همه بدتر جنگ مار با اور حیوان دیگه است. 

  اساسی ترین نقطه ضعف فیلم  پرداخت و طراحی سرانجام ماجراست که بسیار ضعیف و سهل انگارانه است. تماشاگر بلافاصه از خود می پرسد اگر از بین رفتن رئیس، نجات سیامک و طلا و بهم رسیدن پدر و پسر تا این حد ساده و دست یافتنی بود، در تمام مدت فیلم نگران چه چیزی بودیم. در واقع در پایان این احساس به تماشاگر منتقل می شود که کل ماجرا کوچکتر از این بوده که ارزش دنبال کردن داشته باشد.

   یک نکته جالب اینکه ارتباط واقعی قریبیان و کیمیایی در فیلم نمایش داده شده: قریبیان با اشاره به صحنه سینما «رکس» در فیلم «رییس» گفت: آن دو دوست دقیقا خود من و کیمیایی هستیم. سینما «رکس» در لاله‌زار همیشه بهترین فیلم‌های آمریکایی را نمایش می‌داد و چهارشنبه‌ها که فیلم‌های جدید می‌آمد بعد از مدرسه من و کیمیایی می‌رفتیم و آنها را می‌دیدیم.

نظرات 7 + ارسال نظر
محسن مهدی بهشت چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 18:53 http://filmamoon.blogsky.com/

من از گروهبان به این طرف کیمیایی را در سینما ندیده ام. توی تلویزیون آن هم فقط سلطان را دیدم. بنا بر عهدی که کردیم و آن این بود که همه فیلمهای این وبلاگ را حداقل خودمان ببینیم مجبورم کردی عهد شکنی کنم. میخاهم در سینما آن را ببینم. دیدن فیلم -هرفیلمی-در این مانیتور چند اینچ خیلی دده.

حسام چهارشنبه 20 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 20:52 http://hessamm.blogsky.com/

چه خوب شد قبل از اینکه مرتکب این اشتباه بزرگ بشم و برم فیلم رئیس رو ببینم نقدی درباره اش نوشتین. با توجه به مطالبی که گفتی پس رئیس هم حرف جدیدی برای گفتن نداره و باز هم تکرار همون سینمای قدیمی و نه چندان خوشایند کیمیایی هست. من در دوران جشنواره زیاد شنیده بودم که رئیس خیلی با کارهای قبلی فرق داره و حتما باید اون رو دید.

کامران پنج‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:23 http://vatanema.blogfa.com

کامران گرامی! از نقد قشنگت لذت بردم و تقریبآ باهات موافقم.شاید برایت جالب باشد که بدانی دوستی دارم که به محافل خصوصی کیمیایی رفت و آمد دارد او از اغراق در شخصیت رییس پرسیده بود از کیمیایی جواب گرفته بود که چنین کسی را با کمی کم و زیاد در ایران میشناسد و قول داده بود در فرصتی نماهای واقعی ازین فرد نشانش دهد.

مجاس جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:47 http://mojas.persianblog.com

من فکر می کنم و لین فقط نظر من است که فیلمهای کیمیایی را نباید اینجوری نقد کرد. شاید باید مثل پاراگراف اخر نوشته تان به نکاتش اشاره کرد. چون کیمیایی در سینماش چارچوبهای خودش رو داره و پرداخت و طراحی اش هم در اون چارچوبها معنی داره. باور ناپذیر بودن مهمانی- قفس سگها و صحنه های درگیری - دکتر . اینها چیزهایی که فقط توی سینمای کیمیایی میشه دید.

حرف شما درست ولی فیلمهایی که کیمیایی باهاشون معروف شد و مقبول همه بود که از این جور چیزا توشون نبود. قیصر، داش آکل، گوزن ها و ... همه یک قصه درست و باورپذیر را تا انتها پی گیری می کردند و پایان معقولی هم داشتند.

لیمو شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:09 http://limokocholooo.blogfa.com

مدت هاست کیمیایی ثابت کرده
که فیلم هاش ارزش سینما رفتن و پول بلیط دادن و حرص خورن اینکه آخه اینم شد فیلم رو نداره
وبلاگ جالبی دارین خوشحالم یه جا پیدا کردم که میتونم فیلم های قشنگ رو بشناسم و بعد تهیه کنم و ببینم
موفق باشین

فرهاد شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:10 http://choone.blogfa.com

نمی دونم چرا کیمیایی نمی خواد عوض شه...در مورد فیلم ضیافتش با اینکه سوژه خوبی داشت ولی به نظرم کار بسیار ضعیفی بود...مخصوصا از نیمه های فیلم به بعد همه چیز فاجعه است..فیلمنامه-کارگردانی و ....با توصیف شما می تونم حدس بزنم رییس ترکیبی از ضعف های ضیافت و حکم و تجارت با سس مخصوص کیمیایی شده...

نظر من هم همینه: نیمه اول فیلمهای جدید کیمیایی به مراتب بهتر از نیمه دوم و مخصوصاٌ قسمت پایان فیلم هستند.

علی سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 23:40

بهتون تبریک میگم. مشتریاتون از ۵۰۰۰ تا بیشتر شدن. مبارکه. شیرینیش کو؟ من شیرینی میخوام.

علی جان. پسرم. ۴۵۰۰ تاش خودمون بودیم. تازه تو که خودت یک پای قضیه ای و باید خودت شرینی بدی. از من شیرینی میخای؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد